یا افراد ناجور و وابسته ای باشند در بیت من نبودند، حتی قضیه سید مهدی هاشمی هم بهانه بود، از همان اول هدف اصلی من بودم و همه اینها زمینه برای برکناری من بود، در صورتی که مرحوم امام اگر دوستانه به من میگفتند شما کنار بروید من میرفتم و مشغول درس و بحث خود میشدم ولی کسانی که طراح و پشت صحنه این قضیه بودند بنایشان بر تخریب و شکستن حیثیت من بود، وگرنه هیچ گاه بیت من در اختیار منافقین نبود؛ برعکس در بیت مرحوم امام مسائلی پیش آمده بود، افرادی را میگفتند در آنجا نفوذ کرده اند و روی دستگاهها وسایلی را گذاشته بودند و گزارشهایی را به خارج فرستاده اند، منتها نگذاشتند سرو صدایش بلند شود. اینها با این سرو صداها و جوسازیها میخواستند افرادی را در بیت من بگذارند و به وسیله آنها مرا کنترل کنند؛اینها برای بعد از امام به دنبال " ولایت بر فقیه "بودند نه به دنبال " ولایت فقیه "، من این مطلب را صریحا در نامه نه صفحه ای مورخه 1365/7/17 (پیوست شماره 143) به مرحوم امام نوشتم که آقایانی که مدتهاست در پشت این صحنه هستند و متاسفانه آخرالامر از عنوان حضرتعالی خرج کرده اند، بدانند که اگر سید مهدی هاشمی را پیش من تکه تکه کنند من خودم را به کسی نمی فروشم و استقلال فکری و ارادی خود را حفظمی کنم و خانه من فعلا که منشا اثری نیستم قیم لازم ندارد.
اصلا این همه آقایان علما در قم و جاهای دیگر دارای بیوت بوده و هستند و هر کدام مطابق سلیقه خود اعضای دفتر خود را انتخاب مینمایند، و هیچ گاه معمول نبوده کسی نسبت به اعضای دفتر دیگری علنا نظر بدهد و امر و نهی کند و در این رابطه افشاگری نماید، این کار را میگویند تصرف در امور دیگران با هتک حیثیت آنان، اگر جایی لازم باشد باید دوستانه به خود طرف تذکر دهند.
ملاقات آقای سید هادی هاشمی با مرحوم امام
س: با اینکه میگویند حضرت امام نسبت به افراد بیت و دفتر جنابعالی حساس بوده اند شنیده شد که پس از جریان سید مهدی، مرحوم امام به آقای سید هادی هاشمی سفارش بیت شما را کرده اند، مستدعی است این موضوع را بیان فرمایید.