و بالاخره بر حسب اخبار معتبره و فتاوای بزرگان اقرار و اعتراف در زندان و یا در حال تهدید هیچ ارزش شرعی ندارد، و بخصوص در امور جنسی از پیامبر خدا (ص) نقل شده که شخص مرتکب توبه کند و اصلا بروز ندهد، و اگر فرضا اقرار کرد و سپس انکار نمود نسبت به حدی که رجم یا قتل باشد انکار او مسموع است و رجم و قتل اجرا نمی شود. حکم شرع این است ولی متاسفانه شنیده میشود گاهی افراد را به زور وادار به اقرار کرده اند و بر اقرار زوری او ترتیب اثر هم داده اند؛و آقای امید را نیز به همین اتهامها و با همین اقرار ها اعدام کردند،در صورتی که آن ایام او در زندان بود و بر فرض اقرار، اقرار درآن شرایط اعتبار ندارد و بسیار بعید است آقای امید انکار نکرده باشد؛ و عجیب اینکه این اتهام در یک واقعه به چند نفر متوجه شد که چون بقیه متعلق به برخی بیوت بودند به مرحوم امام متوسل شدند و فورا آزاد شدند و امید را اعدام کردند. تعقیب من نسبت به این قبیل امور اولا به واسطه مراجعه وابستگان زندانیان و توقعاتشان بود (پیوست شماره 144) و ثانیا من میدیدم به نام حمایت از دستورات امام کارهای خلافی را انجام میدهند و من سکوت در برابر ظلم را بزرگترین گناه میدانستم، حالا این قبیل انجام وظیفه را چماق کرده اند علیه من !!و لا حول و لا قوه الابالله. البته من با برخی قضاوتهای آقای امید در اصفهان و مصادره کردن بعضی اموال توسط او مخالف بودم ولی بازداشت و اعدام او برای این امور نبود و ظاهرا آقای امید هم قربانی قضیه مک فارلین شد.
ولایت بر فقیه هدف جوسازی ها
س: همان گونه که در جریان هستید علیه بیت حضرتعالی شدیدا جوسازی شده است، هم در رنجنامه و کتاب خاطرات سیاسی و هم در جاهای دیگر؛ آیا به نظر حضرتعالی افراد ناصالحی در بیت و دفتر حضرتعالی بودند یا اینکه اهداف دیگری پشت سر این جوسازیها بوده است ؟
ج: به قول معروف همه دعواها سر لحاف کهنه ملانصرالدین بود. به هیچ وجه من نمی خواهم بگویم افرادی که در بیت من بودند ملک و معصوم بودند،در خانه ما باز بود و همه افراد رفت و آمد میکردند.اما افرادی که منافق باشند یا با خارج مربوط باشند