صفحه ۶۰۹

س: حضرت امام در آن نامه ای که به آقای ری شهری وزیر اطلاعات وقت نوشتند فرمودند این کار دامان بزرگانی را از اتهامات پاک می‎کند، آیا افرادی که این پرونده را دنبال می‎کردند همان هدف امام را دنبال می‎کردند یا اینکه با دستگیری افراد مختلف و گسترش قضیه به دنبال همان هدفی می‎گشتند که حضرتعالی به آن اشاره فرمودید؟

ج: آقایان هدف امام را دنبال نمی کردند آنها هدف خودشان را دنبال می‎کردند،آنها هدف امام را نمی خواستند دنبال کنند، من این موضوع را به امام هم نوشتم که آنچه شما می‎خواستید انجام نشد و اینها به دنبال چیزهای دیگری هستند. همه نامه ها و تذکرات من در این زمینه به مرحوم امام موجود است.

(پیوستهای شماره 144 الی 147)

س: نکته دیگری که شاید در تشدید این قضایا نقش داشته این بوده که چندی قبل از این جریانات آقای سید عبدالرسول حجازی -برادر سید عبدالرضا که اعدام شد- در سپاه اصفهان و خمینی شهر به اتهام مواد مخدر و فساد بازداشت می‎شود و در بازجوییهای خود علیه آقای سید احمد خمینی اعترافهایی داشته که این اوراق از کیف آقای میرزایی که نماینده قهدریجان در مجلس بوده توسط وزارت اطلاعات به سرقت می‎رود و بعدا در بازجوییهای وی این مسائل مورد پرسش واقع می‎شده است، به نظر شما آیا مرحوم حاج سید احمد خمینی وحشت داشته که این اوراق توسط سید مهدی منتشر بشود؟

ج: من این قضیه آقای سید عبدالرسول حجازی را خیلی اطلاع ندارم، ولی آقای سید عبدالرضا حجازی با مرحوم حاج سید احمد آقا خیلی رفیق و به اصطلاح هم پیاله بودند و با ماشین سید عبدالرضا به تفریح می‎رفتند، قبل از انقلاب هم که آقای سید احمد خمینی را از مرز گرفته بودند و به زندان قزل قلعه آوردند در آنجا آقای سید عبدالرضا حجازی هر روز برای او ناهار می‎آورد، خوب این خیلی مهم بود که کسی از خارج زندان هر روز برای یک زندانی ناهار بیاورد. بعد از انقلاب هم اینها روابط شان محفوظ بود. بعد یکدفعه دیدیم سید عبدالرضا را گرفتند و بعد از چند روز اعدامش کردند و سید احمد هم برای او کاری نکرد! این یک مساله سئوال برانگیزی

ناوبری کتاب