صفحه ۶۰

که برای من خیلی نافع بود این بود که من مطول را تا اول باب قصر خوانده بودم بعد ایشان گفت بیا از اول باب قصر تا آخر مطول با هم مباحثه کنیم بدون این که از کسی چیزی بپرسیم، آن وقت این بحث به ما خیلی فشار می‎آورد، ما ناچار بودیم با فشار مطالعه کنیم و همین کار را هم کردیم و از باب قصر به بعد یعنی معانی و بیان و بدیع تا آخر مطول همه را مجبور شدیم لغتهایش را ببینیم، جامع الشواهد ببینیم، بالاخره خودمان تا آخر آن را مطالعه و مباحثه کردیم و آن مباحثه برای تقویت ما خیلی موثر بود.

شخصیت آیت الله حاج شیخ احمد حججی

س: لطفا در رابطه با افرادی که در رشد و تربیت شما موثر بودند بخصوص درباره علما و روحانیون نجف آباد توضیحات بیشتری بفرمایید.

ج: در آن زمان یکی از روحانیون بسیار خوب و موثر نجف آباد مرحوم آیت الله حاج شیخ احمد حججی بود؛ مرحوم حاج شیخ احمد به جذب و پرورش طلاب در نجف آباد معروف بود. در آن زمان به شوخی به کسی می‎گفتند: "حاج شیخ احمد را می‎گویم بیاید نفسش به بچه ات بخورد، بچه ات را ببرد طلبه کند!" اخلاق او این جور بود بچه هایی را که تشخیص می‎داد یک مقدار استعداد دارند هر جور بود می‎بردشان طلبه بشوند، گاهی اوقات یک کمکهایی هم به آنها می‎کرد، همیشه هم حرص می‎خورد و می‎گفت: "آخه پول را برمی دارد می‎فرستد نجف، ما اینجا طلبه را می‎بینیم که گرسنگی می‎خورد! مگر آسید ابوالحسن این پول را می‎خواهد چه کند؟! مگر غیر از اینکه به طلبه ها می‎دهد!" ولی خوب امکانات کم داشت، گاهی اوقات فرض بگیرید می‎خواستیم برویم اصفهان وسیله که نداشتیم حاج شیخ احمد یک الاغ داشت ما را سوار می‎کرد، یا نان و وسایلمان را با الاغ تا اصفهان می‎برد، حدود پنج فرسخ (30 کیلومتر) از اصفهان تا نجف آباد راه بود، دو هفته یک بار این برنامه ما بود که پنجشنبه و جمعه از اصفهان برویم نجف آباد مقداری نان و وسیله برداریم و برگردیم اصفهان؛ منظور این است که مرحوم حاج شیخ احمد روی تربیت

ناوبری کتاب