صفحه ۵۸۱

و کمیته های انقلاب اسلامی در یکدیگر تحت عنوان "نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران " ادغام شدند، همین اواخر آقای حاج شیخ عبدالله نوری که وزیر کشور بود آمد پیش من، کتاب ولایت فقیه را آورده بود و می‎گفت نظر شما در رابطه با شکل اجرایی این ادغام چیست و راجع به چگونگی اجرای آن مشورت می‎کرد.

گزارش مشکلات جنگ به حضرت امام

س: گو یا در مراحل مختلف جنگ به ویژه در سالهای آخر آن عده زیادی از دست اندرکاران امر جنگ از طریق حضرتعالی بن بستها و مشکلات پیچیده جنگ را با حضرت امام (رضوان الله علیه) مطرح می‎کردند، لطفا اگر خاطره ای در این زمینه دارید بفرمایید.

ج: اجمالا در آن اوایل آقای خامنه ای با اینکه رئیس جمهور بود ولی کمتر در جریان مسائل جنگ بود، بیشتر آقای هاشمی در امور جنگ دخالت می‎کرد، مثلا آقای محسن رضایی از جبهه به آقای هاشمی تلفن می‎کرد آقای هاشمی هم دستور می‎داد که فلان کار را بکنید یا فلان جا بروید،حالا یا امام این اختیارات را به آقای هاشمی داده بودند یا اینکه آقای هاشمی خودش کارها را به دست می‎گرفت نمی دانم، من در چند جلسه ای که در بحرانهای جنگ در تهران بودم گاهی راجع به بعضی مسائل تلفن زده می‎شد آقای هاشمی خودش تصمیم می‎گرفت که این کار را بکنید یا نکنید، از طرف دیگر مشکلات و مسائل را چه نیروهای رزمنده و چه فرماندهان آنها نوعا به من مراجعه می‎کردند، من می‎گفتم بروید به مسئولین بگویید، می‎گفتند گفته ایم به حرفمان گوش نداده اند،بعد من همه این مسائل را جمع می‎کردم و یک وقت خدمت امام می‎رسیدم و این مسائل را مطرح می‎کردم، گاهی بعضی از فرماندهان در کارشان شبهه می‎کردند و می‎گفتند ما داریم زمینه کشته شدن بعضی از این جوانها را فراهم می‎کنیم، امکانات به ما نمی دهند،به جای امکانات ما از نیروهای مخلص استفاده می‎کنیم، فرماندهی قوی نیست، برنامه ریزیها قوی نیست، برنامه هایمان لو می‎رود،خیلی از برنامه هایی که تنظیم شده بود لو رفت و بچه های مردم شهید شدند، من این

ناوبری کتاب