هم در ضمن یک فصل آمده است،ر. ک : دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه 767/2؛ و نیز ترجمه فارسی آن: مبانی فقهی حکومت اسلامی 320/5 و در جلساتی که با مسئولین کشور معمولا هر ماه یک بار داشتیم این موضوع را در میان گذاشتم و چون روش من این بود که قبل از جلسه مطالب مهم را برای طرح در جلسه یادداشت میکردم مطالب مربوط به این موضوع را در چند محور به شرح زیر یادداشت کرده بودم:
پیوست شماره 126:
پیشنهاد ادغام نیروهای مسلح در یکدیگر و تشکیل دو واحد نظامی و انتظامی توسط معظم له در جلسه سران کشور، مورخه 64/11/10
به نظر میرسد وجود پنج نیروی مسلح مستقل به نامهای ارتش، سپاه، ژاندارمری، شهربانی و کمیته با روحیه های مختلف و برنامه و ضوابط ناهماهنگ و اختلاف فاحش در سطح حقوق و امکانات، علاوه بر هزینه های سنگین و مخارج تکراری نوعا مستلزم حسادت و بدبینی و تضاد و تعارض و خنثی کردن کار یکدیگر یا کم کاری و بی اعتنائی به وظایف محوله و فرار از کار خواهد بود، باید با تصویب یک تک ماده انقلابی در مجلس و یا یک فرمان انقلابی از طرف رهبر نیروها و موسسات نظامی و صنعتی و رفاهی آنان در یکدیگر ادغام و مجموعا به وسیله یک وزارتخانه اداره شود به این تفصیل:
1 - حجم عظیم ارتش کنونی و شهربانی و ژاندارمری بتدریج کوچک شود، افسران و درجه داران مشکوک بتدریج و محترمانه بازخرید شوند و کادرهای بی تفاوت به کارهای تشریفاتی و آموزش سربازان و بسیج گمارده شوند و افراد و کادرهای خوب و با تجربه و متعهد از نیروهای پنجگانه شناسائی و سازماندهی شوند و از مجموع آنها دو نیروی امنیت داخلی به نام پاسدار، و امنیت مرزی و رزمی به نام ارتش تشکیل شود و اگر نام سومی برای این نیروها انتخاب شود شاید بهتر باشد، در حقوق هم باید هم سطح باشند و یا قریب به یکدیگر.