نامه های گوناگون و کتابهای مختلف و ابزار و وسایل صوتی و تصویری و نوارها و بالاخره آرشیو چهارده ساله ای که از اینجانب موجود بود- به غارت برده شد و تلگرافات و نامه های تسلیت نیز به غارت رفت، جز یکی دو نامه که باقی مانده است.
پیشنهاد تشکیل هسته های کوچک برای عملیات چریکی در خاک عراق
س: آیا حضرتعالی استراتژی ویژه ای برای پیشرفت جنگ در نظر داشتید؟ چنانکه شنیده ایم حضرتعالی در یک مرحله پیشنهاد میکردید هسته های کوچکی تشکیل و به داخل خاک عراق فرستاده شود تا عملیات چریکی انجام دهند.
ج: بله البته این بعداز مدتی بود که از جنگ گذشته بود تقریبا اواسط جنگ بود، میدیدیم که بسیاری از نیروها و امکانات ما بسیج میشود ولی در هر عملیات تلفات بسیاری متوجه نیروهای ما میشود، من میگفتم شما این قدر سرمایه گذاری میکنید از مدتها قبل امکانات و تدارکات فراهم میکنید تا عملیاتی را برنامه ریزی کنید بعد نوعا این عملیات لو میرود و ما پنج شش هزار نفر تلفات میدهیم،حالا اگر شما بیایید از قبل این نیروها را آماده کنید و همین پنج شش هزار نفر را در دسته های عملیاتی پنج شش نفره سازماندهی کنید و به صورت گروههای چریکی مستقل در داخل خاک عراق برای عملیات بفرستید نتیجه بهتری میگیریم و ضربه های کاری تری به آنها میتوانیم بزنیم، مثلا ما میتوانیم پلها را خراب کنیم، بر سر راههای آنها کمین بگذاریم، راههای تدارکاتی آنها را ببندیم، بعضی مراکز مهم را منفجر کنیم و کارهای دیگری به این شکل، اگر بر فرض آنها نصف نیروهای ما را هم کشف میکردند و از بین میبردند همان نصف دیگر که کار میکردند بازدهی اش برای ما خیلی زیادتر بود و ضربه های کاری میتوانستند وارد کنند، در صورتی که آن طرح عملی میشد نیروهای حزب اللهی عراق هم با ما همکاری میکردند و حاضر بودند در این جهت سرمایه گذاری کنند، من این طرح را با خیلی ها مطرح کردم آنها هم قبول میکردند اما عملا کاری صورت نمی گرفت.