صفحه ۵۷۳

این مقدار پول در اختیار دفتر فلانی قرار گرفت، البته برای آوارگان هم می‎آوردند. اول جنگ ما به صورت موردی کمک می‎کردیم ولی بعد توسط ستادی که برای این منظور تشکیل دادیم و مرکز آن در تهران بود به جبهه ها ی مختلف از ارتش و سپاه و جهاد کمک می‎شد و نیازهای آنها را در حد مقدور برطرف می‎کرد.

حضور پدر و فرزندان و نوه ها در جبهه ها ی جنگ

س: علاوه بر کمکهای مادی و معنوی که از سوی حضرتعالی به جبهه ها ی جنگ صورت می‎گرفت حضور داوطلبانه بستگان و نزدیکان حضرتعالی در جبهه ها و در کنار رزمندگان و بسیجیان بیش از همه موجب دلگرمی و تقویت روحیه آنان می‎گردید، از جمله حضور مرحوم حاج علی منتظری والد بزرگوار شما و نیز جناب آقا سعید فرزندتان و دیگر بستگان و نزدیکان حضرتعالی؛ لطفا در این باره مقداری توضیح بفرمایید.

ج: علاوه بر اینکه خود من به جبهه های غرب و جنوب رفتم مرحوم پدر من نیز مکررا به جبهه های جنگ تحمیلی می‎رفت و مدتها در آنجا می‎ماند و به تبلیغ و تشویق رزمندگان عزیز اشتغال داشت. سعید فرزند اینجانب نیز مدتها در جبهه فعالیت داشت و یک چشم خود را در اثر اصابت ترکش به طور کلی از دست داد و گوش او هم آسیب دید، البته با کوشش پزشکان محترم در بیمارستانی در تهران " لبافی نژاد " صورت ظاهر چشم محفوظ ماند و تخلیه نشد،و احمد آقافرزند دیگر من نیز مدتی در جبهه بود و تبلیغ می‎کرد. همچنین نوه ها و بسیاری از بستگان و از جمله یاسر نوه دختری من نیز مدتها در جبهه بود و آخرالامر به شهادت رسید، و به دنبال شهادت او از ناحیه حوزه علمیه قم جلسه مفصلی در مدرسه فیضیه تشکیل شد و آقای فلسفی منبر رفتند و تلگرافها و نامه های بسیاری که متضمن تسلیت از ناحیه بزرگان و ارگانهای مختلف کشور بود برای اینجانب فرستاده شد، چنانکه برای شهادت فرزند عزیزم مرحوم محمد نیز تلگرافات و نامه های زیادی فرستاده شده بود؛ که متاسفانه در تهاجم وسیعی که در بهمن ماه 1371 به منزل و حسینیه اینجانب انجام گرفت -تلگرافات و

ناوبری کتاب