خیلی به صدام کمک کردند، صدام آن وقت که جنگ با ایران را شروع کرد حدود دوازده لشکر داشت ولی این اواخر میگفتند حدود صد لشکر سازماندهی کرده است؛ البته بعد نیروهای ارتشی و سپاهی خوب فعالیت کردند و نیروهای مخلص وارد صحنه شدند تا بالاخره نیروهای مهاجم را از خرمشهر بیرون کردند.
س: طبق آنچه در روزنامه ها ی آن زمان مندرج است در اوایل جنگ از طرف کسانی مانند بنی صدر سیاست وقت کشی در دفع دشمن پیش گرفته شده بود و اصطلاحا میگفتند زمین میدهیم و زمان میگیریم، و همین امر موجب بروز اختلاف در جبهه ها و نگرانی نیروهای انقلابی شده بود، حضرتعالی در اعتراض به این قضیه و نیز شهادت نیروهای مردمی در منطقه خوزستان پیام تسلیتی فرستادید، اگر جزئیات این قضیه را به یاد دارید بفرمایید.
ج: متاسفانه جزئیات آن یادم نیست ولی احساس میشد که آقای بنی صدر دفع الوقت میکند، بعضی ها هم سوء ظن پیدا کرده بودند که نکند باطنا یک بند و بستی باشد، ولی مساله عمده اختلاف سپاه و ارتش بود، نیروهای جنگنده هم عمدتا از نیروهای سپاه و بچه های مخلص بودند ولی امکانات نداشتند و ارتشیها میخواستند سلسله مراتب و نظم پادگانی را رعایت کنند و طبعا چون هنوز پس از انقلاب انسجام خود را به دست نیاورده بودند یک ناهماهنگی بین آنها وجود داشت، بالاخره ما احساس کردیم که در امر جنگ کوتاهی میشود، در همین رابطه من تلگرافی کردم که موثر هم بود و الان چیزی از آن یادم نیست، لابد در روزنامه ها ی آن زمان منعکس است.
اعتراض به تفویض فرماندهی کل قوا به آقای بنی صدر
س: آیا حضرتعالی با تفویض فرماندهی کل قوا به آقای بنی صدر موافق بودید یا مخالف، و چه اقداماتی در این زمینه انجام دادید؟