صفحه ۵۵۹

که بسیاری از آنها علاقه مندند به ایران بیایند و بسیاری از اینها در رشته های مختلف تخصص دارند، اگر تعدادی از اینها ضد انقلاب باشند همه که ضد انقلاب نیستند، خارجیها به نفع خودشان دارند از اینها استفاده می‎کنند، من نظرم این بود که برای آن افرادی که ضد انقلاب نیستند و می‎توان از تخصصهای آنها استفاده نمود زمینه ای فراهم شود که محترمانه به ایران بیایند.

آقای دکتر احمد رستمی می‎گفت: "من در آمریکا که بودم دیدم در کمتر شهری است که در بیمارستانهایش، در تخصصهای مختلف و حتی رئیس بخشها از ایران نباشند، آن هم از ایرانیهای خوب که نماز خوان و روزه گیر هم بودند"؛ یک وقت فردی به من می‎گفت: "یکی از مجلاتی که در پاریس منتشر می‎شود مربوط به یکصد و چهل نفر از اساتید ایران است که اینها قبلا در دانشگاه تهران و جاهای دیگر تدریس می‎کرده اند و الان انقلاب را قبول دارند منتها اشکالات و اعتراضاتی هم دارند و اینها در خارج از کشور تدریس می‎کنند"؛ آن وقت ما بچه هایمان را از ایران می‎فرستیم بروند در خارج با آن جو آنچنانی درس بخوانند؛ آیا این استادهای ما از آن استاد انگلیسی که مثلا در منچستر درس می‎دهد بدتر هستند؟

من به مرحوم امام می‎گفتم شما یک عفو عمومی بدهید و برای اینکه خیلی هم بی حساب نباشد سفارتخانه های ما در کشورهای مختلف بررسی کنند و دفتری در آنجاها تشکیل دهند و زمینه را فراهم کنند که افراد علاقه مند بی مساله به ایران برگردند و این جور نباشد که وقتی اینها به ایران آمدند از همان دم فرودگاه آنها را ببرند به زندان اوین و سئوال و که اگر کسی در آن وقت به زندان اوین می‎رفت به این زودی بیرون نمی آمد. پیشنهاد من این بود که وزارت خارجه و سفرا در سفارتخانه هایشان بررسی لازم را بکنند که هنگامی که افراد به ایران آمدند دیگر احساس وحشت نکنند که از آمدن خود پشیمان شوند و در ارتباط با دیگران هم تاثیر سوء بگذارد.

من راجع به این مساله چندین بار با مرحوم امام و وزارت خارجه صحبت کردم و ضرورت این عفو عمومی را گوشزد کردم اما متاسفانه به آن چندان توجهی نشد و الان هم نمی شود؛ سه چهار میلیون ایرانی که در خارج باشند ممکن است به تدریج به یک نیروی عظیم مخالف جمهوری اسلامی مبدل گردند و قدرتهای مخالف نظام در خارج

ناوبری کتاب