در اظهار نظر خودشان آزاد باشند و وسایل و امکانات برای آنها مهیا باشد که بتوانند نظرات خودشان را در چهارچوب قانون اساسی که همه ما به آن رای داده ایم مطرح کنند؛ آخر در زمان ما این چه مطبوعاتی است که مثلا احمد آقای خمینی یک سری حرفهای بی اساس و دروغ به اسم رنجنامه به هم بافت و همه مطبوعات هم از اول تا آخر آن را نوشتند و من نمی توانستم و الان هم نمی توانم یک کلمه از خودم دفاع کنم که حداقل مردم حرفهای مرا هم شنیده باشند، کاری کرده اند که روزنامه ها جرات ندارند نامی از من ببرند تا چه رسد به چاپ کردن نظریات من؛ در نظام جمهوری اسلامی مطبوعات به این شکل درست نیست.
س: پایه و چهارچوب فقهی آزادی مطبوعات که حضرتعالی میفرمایید چیست ؟
ج: اساس کار و اصل اولی بر این است که انسانها آزاد هستند نظرات خود را مطرح کنند مگر در جایی که خلاف موازین دینی یا مستلزم هتک حرمت اشخاص باشد، که هتک حرمت هیچ مسلمانی و حتی هیچ انسانی جایز نیست، نه فقط هتک حرمت مقامات بلکه هتک حرمت یک فرد معمولی هم جایز نیست، اگر از ناحیه دولت کوچکترین ظلمی به شخصی بشود بایستی آن شخص بتواند حرفش را بزند؛ امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه در نامه 53 از قول پیامبر اکرم (ص) روایتی را دارد، "سنن ابن ماجه " هم که از کتب اهل سنت است این روایت را از پیامبر اکرم (ص) آورده است که آن حضرت فرمود: "لن تقدس امه لایوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع "صبحی صالح، نهج البلاغه 439/، نامه 53 "امتی که افراد ضعیف آن در برابر افراد قوی حرف خود را آزادانه نتوانند بزنند امت مقدس و منزهی نیست ". قرآن کریم هم میفرماید: "لایحب الله الجهر بالسوء من القول الامن ظلم "سوره نساء (4)، آیه 148 کسی که مظلوم است باید بتواند حرفش را بزند، مطبوعات باید این آزادی را داشته باشند که حرف مظلومین را به گوش مسئولین برسانند، این همه مطبوعات متعدد با حرفهای تکراری چه فایده ای دارد؟ وقتی همه ثناگو و متملق باشند و هر یک نماینده یک جریان و فکر و مسائل بخصوص