آزادی مطبوعات و رسانه ها
س: حضرتعالی در سخنان خود راجع به نظام مطبوعاتی کشور و لزوم آزاد بودن آنها و انعکاس افکار و نظرهای گوناگون و حتی نظرات مخالف تاکید داشتید،و این مساله در آن هنگام که کمتر کسی به آن توجه داشت از اهمیت خاصی برخوردار بود؛ بجاست در اینجا اشاره ای به مبنای فکری خودتان در این زمینه بفرمایید.
ج: من در همان زمانها یک بار مسئولین مطبوعات را خواستم و با آنها صحبت کردم، به آنها گفتم مطبوعات باید سخنگوی ملت باشند نه توجیه گر کارهای دولت، شما جریانات کشور و اخبار دولت و سخنان مسئولین را برای اطلاع مردم بنویسید ولی در عین حال نظرات و انتقادات و درخواستهای مردم را هم باید بنویسید، این طور نباشد که همه روزنامه ها از یکدیگر کپی شده باشد، اخبار را از یک منبع به همه روزنامه ها بدهند و همه فقط همان را در روزنامه ها ی خود درج کنند، اگر این طور باشد پس مردم حرفهایشان را کجا بزنند؟! اگر مردم نسبت به مسائل سیاسی -اقتصادی کشور نظراتی داشته باشند اینها در کجا باید منعکس شود؟ در کشورهای دیگر اگر دولت برای خودش روزنامه ها یی دارد احزاب و جمعیتهای مختلف و مردم هم روزنامه ها یی دارند و آزادانه نظرات خودشان را مینویسند، البته هتاکی نباید باشد، توهین نسبت به افراد نباید باشد، اما اگر کسی روی سیاست خارجی دولت حرف دارد یا روی بعضی از برنامه های داخلی کشور انتقاداتی دارد، نباید جوری باشد که نتواند حرف و نظر خودش را مطرح کند. روزنامه ها باید بتوانند اخباری را که در کشور اتفاق میافتد درست و صحیح بنویسند، اگر به کسی در مسائل اجتماعی ظلمی شده این امکان باید برای او فراهم باشد که از خودش دفاع کند، اگر روزنامه ها حرف دل مردم را نتوانند بنویسند در کشور اختناق به وجود میآید؛ در زمان شاه اوضاع به همین شکل بود، مطبوعات فقط سخنگوی دولت بودند و روزنامه نگاران هر چه را که دولت میخواست مجبور بودند بنویسند و تفسیر و تحلیل کنند، در نتیجه اگر کسی به دولت اعتراض داشت نمی توانست نظر خودش را در جایی منعکس کند و حال اینکه این روش اشتباهی است، معنای دموکراسی و آزادی و آزادی بیان و قلم این است که افراد