اقتصادی جامعه فراهم کند تا مردم تحمل پرداخت مالیات را داشته باشند، و مالیات را با رضا و رغبت و طیب نفس بپردازند و از این طریق مملکت آباد گردد. بالاخره آزادی تجارت و نظام عرضه و تقاضا بستر طبیعی نظام جامعه است و دولت نباید با دخالتهای بیجا این بستر طبیعی را ناهماهنگ کند.
کشاورزی ریشه استقلال و رشد اقتصادی
س: سئوال دیگر اینکه حضرتعالی بر توسعه کشاورزی و توجه به روستاها عنایت خاصی داشته و در مناسبتهای مختلف بر این معنا تاکید میفرمودید، آیا در این زمینه برنامه خاصی را در نظر داشتید؟
ج: خوب این یک چیز بدیهی است که پایه و مایه اقتصاد و در نتیجه استقلال کشور مواد طبیعی است و این امر بیشتر به کشاورزی و دامداری متکی است، مردم نان میخواهند، گوشت میخواهند، لباس میخواهند و همه اینها از کشاورزی و دامداری به دست میآید، وقتی عمده مایحتاج مردم در داخل تامین باشد استقلال اقتصادی پیدا میکنند و استقلال سیاسی هم تابع استقلال اقتصادی است، محصولات کشاورزی مثل جریان خون در اقتصاد جامعه است، چرخ صنایع هم با گسترش کشاورزی به کار میافتد،ما باید مواد اولیه را داشته باشیم تا بتوانیم برای صنایعمان برنامه ریزی کنیم؛در یک جایی خواندم که یکی از جهانگردان فرانسوی راجع به ایران گفته بود: "در مسافرتم به سرزمینی برخوردم که دست طبیعت سفره ای را گسترده که میتواند دویست میلیون نفر را سیر کند ولی بیست میلیون گرسنه بر سر این سفره نشسته بودند". واقعا ایران بیش از دویست میلیون جمعیت را میتواند سیر کند، برای اینکه ما الان تقریبا از یک سوم زمینهای قابل کشتمان استفاده میکنیم و دو سوم آن بدون استفاده مانده است. هشتاد درصد آبهای رو زمینی و نزولات جوی ما هرز میرود،اگر چنانچه ما آبها را مهار کنیم و زمینها را احیا کنیم و کشاورزی ما بر اساس اصول و روش علمی باشد نه تنها نیاز به خارج نداریم بلکه میتوانیم محصولات کشاورزی را صادر کنیم، فرانسه بیشتر از ایران جمعیت