طرح برخی از مسائل انتقادی و نصیحت آمیز در سخنرانیها
س: سئوال دیگری که مطرح است اینکه حضرتعالی در زمان قائم مقامی نوعا سخنرانیهایی داشتید که جنبه انتقادی و نصیحت آمیز نسبت به مسائل و مسئولین کشور داشت، در آن زمان چه احساسی داشتید؟ بعضی افراد این گونه صحبتها را موجب تضعیف نظام میدانستند. نظر حضرتعالی چگونه بود؟
ج: واقع مساله این است که در آن زمان افراد زیادی با من ملاقات داشتند، بسیاری از مسئولین کشور که جرات نمی کردند برخی مسائل را پیش امام مطرح کنند با من مطرح میکردند، واقعیات قضایا به من گزارش میشد، از سپاه و ارتش و از وزارتخانه ها میآمدند اشکالات را میگفتند، خود مردم میآمدند مشکلاتشان را میگفتند، علاوه بر اینها ما نامه های زیادی داشتیم که من به آقای حاج آقا مرتضی منتظری -داماد من که در آن زمان مسئول بخش نامه ها در دفتر بود و هنوز هم هست - گفته بودم هرچه نامه هست بدهید به من بخوانم، حتی نامه فحش هم اگر هست بدهید من بخوانم، برای اینکه خیلی از فحشها هم بیانگر بعضی دردها در جامعه است، شاید روزی دو ساعت و بعضی اوقات بیشتر وقتم را صرف خواندن نامه ها میکردم. یک وقت به مرحوم امام گفتم: "آقا من این نامه های مردم را میخوانم "، ایشان گفتند: "ما هم اطلاع داریم "،گفتم:"یعنی شما نامه ها را میخوانید؟" امام گفتند:"خیر، گزارش میدهند به ما و میگویند که مثلا امروز دویست نامه داشتید، پنجاه مورد آن استفتاء بوده، بیست مورد آن فحش بوده، سی مورد آن کمک میخواسته و..."؛ به این شکل به امام گزارش میدادند اما من متن نامه ها را میخواندم و به مشکلات واقف میشدم، خود مسئولین رده بالا میآمدند گزارشهایی میدادند، آن وقت من حساب این را میکردم که انقلاب ما بر دوش مردم است و پشتیبان آن مردم هستند، اگر مردم زده شوند و از روحانیت ناامید شوند همه چیز این انقلاب از بین میرود، من این صحبت کردنها را به مصلحت نظام میدانستم،من همین حالا هم عقیده ام این است که گفتن اشکالها و انتقاد از کارهای خلاف، تضعیف نظام نیست؛ در اروپا که نظامهایشان معمولا نظامهای محکمی است به این خاطر است که روزنامه ها انتقاد میکنند، از شخص اول انتقاد میکنند، از دولت انتقاد میکنند، تمام مطالب را