اختیار شماست به هر شکل که میخواهید مصرف کنید، با این پول من این حسینیه را ساختم. آقای زمردیان در مورد مدرسه دارالشفاء گفته بود من فقط پول ساختمان را میدهم، پول زمین را اصلا نمی دهم، لذا این خانه هایی که خریداری شد پول آن را من دادم، یعنی برای هر کدام بانیهایی پیدا میکردم، یک قسمت از آن را آقای حاج حسین واحد (عموی آقای حاج شیخ محمود واحد) که اهل نجف آباد بود داد(رحمه الله علیه)
س: سند این خانه ها به نام حضرتعالی است یا به نام دیگری یا اینکه وقف است ؟
ج: سند این خانه ها به نام من است منتها نوشته شده که برای مدرسه دارالشفاء خریداری شده است، و بالاخره زمین دارالشفاء را که حدود دوهزار و پانصد متر بود به حدود هفت هزار متر رساندیم، جناب حجه الاسلام آقای حاج سید حسن دیباجی که واسطه معاملات زمینها بوده اند در جریانند که ما چقدر برای خرید آنها زحمت کشیده و وقت صرف کردیم.
سرنوشت مدرسه دارالشفاء
و بالاخره مرکز تربیت مدرس برای دانشگاهها هم بر اساس ضرورتی که وجود داشت در این مدرسه شروع به کار نمود؛ یک روز آقای خامنه ای که آمده بود اینجا من راجع به رسمیت یافتن این مرکز از نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی صحبت کردم، ایشان آن وقت علاوه بر ریاست جمهوری سمت ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی را هم به عهده داشت، گفت: "اینکه کاری ندارد، شما آقای دکتر احمدی را بفرستید ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی این را تصویب میکنیم "، چند روز بعد از آن، جریان برکناری من پیش آمد، بعد آقای دکتر احمدی رفته بود پیش آقای خامنه ای و ایشان گفته بود برو پیش امام و از ایشان سئوال کن - حالا نمی دانم از قبل برنامه ای بوده یا نه - ایشان رفته بود نزد مرحوم امام و راجع به برنامه های تدریس معارف در دارالشفاء