س: فکر نمی کنید لازم بود بیشتر با امام ملاقات داشته باشید و کارها را با ایشان هماهنگ کنید؟
ج: یعنی من هر روز بلند شوم بروم تهران ! همین اندازه را هم که میرفتم بعضی ها ناراحت بودند و پیش امام جوسازی میکردند. از یک طرف مرا انداخته بودند سر زبانها و توقعات مردم، از آن طرف گوش هم نمی دادند.
ارجاع مسائل فقهی و سیاسی از سوی امام خمینی (ره)
س: حضرت امام در مسائل سیاسی و اجرایی کشور ارجاعاتی را به حضرتعالی داشتند، همان گونه که در مسائل فقهی احتیاطات و بعض مسائل مشخص فقهی را به حضرتعالی ارجاع فرموده بودند؛ اگر مواردی از آنها را در نظر دارید بفرمایید.
ج: البته چون فاصله زمانی زیاد شده بعضی از آنها در نظرم نیست ولی اجمالا آنچه یادم هست یکی مساله شورای انقلاب بود؛ آن وقت که من برای شرکت در مجلس خبرگان در تهران بودم ایشان پیغام داده بودند که من هم در شورای انقلاب شرکت کنم، آن زمان ده یازده نفر از جمله آیت الله بهشتی، آقای هاشمی، آقای مهندس بازرگان و دیگران در شورای انقلاب بودند؛ و من به ایشان نوشتم چون در تهران به صورت موقت هستم و میخواهم برگردم به سراغ درس و بحثم، نمی توانم عضو باشم اما تا وقتی که در تهران باشم شرکت میکنم، به همین جهت تا وقتی که در تهران بودم در جلسات شورای انقلاب شرکت میکردم.
مورد دیگر در مساله احتکار بود؛ فتوای ایشان در تحریر این است که فقط در همان پنج شش چیز یعنی گندم و جو و مویز و خرما و روغن و زیتون احتکار حرام است ولی نظر من مطلق بود، و من نظر خودم را پیش از اینکه کتاب ولایت فقیه چاپ شود به صورت جدا چاپ کرده بودم، ایشان آن را خوانده بودند، بعد حاج احمد آقا به من گفت -از آقای محمدی گیلانی هم شنیدم - که ایشان گفته بودند: "نظر ایشان از ما