که مشکلات برطرف شود و آنها که خلاف کرده اند تنبیه شوند، بالاخره من خودم را از مردم منقطع نکردم. گاهی خلافکاریهای بزرگی از کسانی که به خارج میرفتند به من گزارش میکردند که در جریان آن قرار میگرفتم.
یک روز آیت الله موسوی اردبیلی آمدند در حالی که نامه های زیادی جلوی من بود و من مشغول مطالعه آنها بودم، گفت: "شما همه اینها را میخوانید؟!" گفتم: "بله "، گفت: "پس کی مطالعه میکنید و درس میخوانید؟" گفتم: "مگر شما که راس شورای عالی قضایی هستید نامه های مردم را نمی خوانید؟" گفت: "نه، کی میتواند همه این نامه هارا بخواند!" بالاخره من نامه ها را میخواندم با اقشار مختلف مردم ملاقات میکردم و در نتیجه مشکلات و اشکالات را مطرح میکردم.
س: ارتباطهای حضرتعالی در آن دوره با مسئولین کشور چگونه بود؟
ج: آنها زیاد میآمدند اینجا، روسای سه قوه میآمدند، نخست وزیر میآمد، وزرا میآمدند، گاهی هیات دولت همه میآمدند اینجا ناهار میخوردند، صحبت میکردند، خیلی چیزها را هم من به آنها پیغام میدادم، تلفنی با آنها صحبت میکردم.
گاهی اوقات هم به ملاقات امام میرفتم، ولی خوب چون اشتغالات داشتم این ملاقاتها زیاد نبود؛آقای دکتر رستمی از اساتید با سابقه دانشگاه و از بستگان آیت الله منتظری. به من میگفت: "شما که الان قائم مقام رهبری هستید باید رختخوابتان را همان جا در کنار رختخواب امام بیندازید و همیشه