راجع به آقای شریعتمداری میگوید، شما مواظب باشید حرفی نزنید و چیزی نگویید!". بعد شب مصاحبه آقای قطب زاده از تلویزیون پخش شد و در این راستا بود که به سراغ آقای شریعتمداری رفتند، و من از صحت و سقم قضایا بی اطلاع بوده و هستم. بعدا شنیدم آقای حاج احمد آقا در زندان سراغ آقای قطب زاده رفته و به او گفته است شما مصلحتا این مطالب را بگویید و اقرار کنید و بعد امام شمارا عفو میکنند، ولی بالاخره او را اعدام کردند؛ و باز بعدها از طریق موثقی شنیدم که جریان ریختن مواد منفجره در چاه نزدیک محل سکونت مرحوم امام بکلی جعلی است و واقعیت نداشته است و منظور فقط پرونده سازی برای مرحوم آقای شریعتمداری بوده است، والعلم عندالله.
گسترش توقعات و انتظارات مردم
س: بعد از اعلام رسمی مساله قائم مقامی توسط مجلس خبرگان و تبلیغات وسیعی که به دنبال آن صورت گرفت ارتباطهای مردمی با شما و نیز حجم ملاقاتها و سخنرانیهای شما خیلی گسترده شد، بخصوص در مسائل سیاسی و تضادهای اجتماعی، آیا احساس نمی فرمودید که اینها یک نوع تنشهایی را در داخل نظام ایجاد کند و حساسیتهایی را برانگیزد؟
ج: این گونه نبود که وقتی خبرگان این مساله را اعلام کرد مراجعات زیاد شده باشد بلکه توقعات و انتظارات زیاد شد، از همان ابتدا که انقلاب پیروز شد مراجعات به منزل من خیلی زیاد بود، طبقات مختلف مردم میآمدند، من برای آنها صحبت میکردم و صحبتهای من هم در مطبوعات منعکس میشد، گاهی مثلا در یک روزنامه دوسه قسمت از من مطلب آمده بود، منتها وقتی که خبرگان مساله قائم مقامی را به صورت رسمی مطرح کرد توقعات از من زیادتر شد؛ مرحوم امام هم وقتی انقلاب پیروز شد در همین قم گروهی را مشخص کرده بودند که به کارهای مردم رسیدگی کنند، ولی بعد حاج احمد آقا و دیگران این برنامه را جمع کردند و گفتند هر کس کاری دارد به ادارات و نهادها مراجعه کند؛ اما خانه من به شکلی بود که همه میآمدند، افرادی که مشکل داشتند کار میخواستند یا ظلم به آنها شده بود،چند نفر را گذاشته بودم که مسئول این کار بودند به حرفهای آنها گوش میکردند و به کار آنها رسیدگی میکردند و خیلی گرفتاریها هم از این طریق حل میشد. من وقتی میدیدم توقعات هست، اشکالات هم به گوش من میرسید حتی خود مسئولین میآمدند اشکالاتی را مطرح میکردند، احساس وظیفه و تکلیف میکردم و به عنوان عمل به وظیفه تذکرات و راهنماییهایی را که به نظرم میرسید میگفتم، خیلی از آنها هم منعکس میشد، بعضی از آنها را هم طی نامه هایی سری به مرحوم امام مینوشتم، هدفم این بود