فرموده است: "و ان احکم بینهم بما انزل الله " : "حکم کن بین آنان به آنچه خدا نازل فرموده است "؛اساسا فقیه از آن جهت که کارشناس احکام خداست ولایت از آن او میباشد. ما در قانون اساسی وظایفی را برای ولی فقیه مشخص کرده ایم که تخطی از آنها جایز نیست و این معنایش این است که او فراتر از قانون نیست، و مردم هم در چهارچوب قانون اساسی با ولی فقیه واجد شرایط بیعت میکنند، مردم میتوانند برای ولایت او زمان هم مشخص کنند مثلا برای چهار یا پنج سال او را انتخاب کنند، میتوانند این مسئولیت را به چند نفر به صورت شورایی یا غیر شورایی (تفکیک قوا) واگذار کنند، میتوانند اگر او فاقد شرایط شد او را عزل کنند بلکه در برخی موارد قهرا منعزل است؛ ما در قانون اساسی دست مردم را باز گذاشته ایم و این حق مردم است. حتی در زمان امام معصوم هم اگر چه حاکمیت او به عقیده ما از طرف خداست ولی اگر پشتیبانی و حمایت مردم نباشد امام معصوم هم عملا نمی تواند حکومت به معنای مصطلح تشکیل دهد؛ و بالاخره اصل ولایت فقیه بدین معنا که بر حسب کتاب و سنت در حاکم اسلامی شرایطی معتبر است که یکی از آنها فقاهت است ظاهرا قابل تردید نیست. اخیرا مرحوم مهندس بازرگان در انجمن اسلامی مهندسین یک سخنرانی داشتند که متن آن را به ضمیمه یک نامه برای من فرستادند و در آن سخنرانی اظهار نظر کرده بودند که وظیفه و هدف انبیاء و ادیان الهی تزکیه مردم است و راجع به مسائل حکومتی برنامه ای ندارند و اینجانب در جواب ایشان یک نامه یک صفحه ای نوشتم (پیوست شماره 60)، و سال بعد هم نامه ای فرستادند که متاسفانه نتوانستم جواب بدهم.
س: بعضی میگویند که پیش نویس قانون اساسی را آقای حبیبی از قانون اساسی فرانسه گرفته است.
ج: من خبر ندارم، ظاهرا آیت الله خمینی وقتی که در پاریس بودند به آقای حبیبی گفته بودند که این پیش نویس را ایشان بنویسد و ایشان هم با کمک برخی آقایان دیگر آن را در 151 اصل تنظیم کرده بودند، ممکن است که ایشان چون سالها در فرانسه بوده است اصلهایی از آن را با الهام از قانون اساسی فرانسه نوشته باشد؛ اگر آنها یک