صفحه ۴۴۰

پیگیری قضیه امام موسی صدر و مخالفت با دشمن تراشی برای انقلاب

س: بعضی افراد به شما نسبت می‎دادند که شما با پیگیری قضیه ناپدید شدن امام موسی صدر مخالف بوده اید و می‎گفته اید در این ارتباط روابط ما با کشور اسلامی لیبی تیره می‎شود، آیا حضرتعالی در این زمینه نظری داشته اید و در این مورد چیزی فرموده اید یا خیر؟

ج: من هنگامی که در پاریس خدمت امام بودم پسر مرحوم آقای حاج آقا موسی صدر که نام ایشان " صدر الدین " است خدمت امام رسیدند و از ایشان استمداد می‎کردند که قضیه پدرشان پیگیری شود، امام هم از ایشان دلجویی کردند و به ایشان وعده دادند که این قضیه را ان شاء الله پیگیری می‎کنند. بعد که آمدیم به ایران و انقلاب پیروز شد آقای صادق طباطبایی (پسر مرحوم آیت الله آقای سلطانی) خیلی علیه لیبی فعالیت می‎کرد، مرحوم محمد ما هم با قذافی از زمان مبارزات در خارج کشور مربوط بود و او را یک فرد انقلابی و ضد آمریکا می‎دانست و معتقد به گسترش ارتباط با لیبی بود، ما می‎گفتیم حالا که تازه انقلاب به پیروزی رسیده در سیاست خارجی کمک می‎خواهیم، دولت عربستان و سران بسیاری از کشورها که با ما مخالفند ولی قذافی از اینکه انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسیده ابراز خوشحالی می‎کند، عقیده من این بود که قضیه ناپدید شدن آقای صدر را باید اقدام کرد ولی باید دوستانه از قذافی خواست و چگونگی ماجرا را جو یا شد نه اینکه در رادیو و تلویزیون و سخنرانیها علیه قذافی سخنرانی بکنیم، آقای صادق طباطبایی که از قوم و خویشهای آقای صدر بود در بیروت سخنرانی و یا مصاحبه کرده بود و علیه قذافی حرفهایی زده بود که ما با این معنا مخالف بودیم و می‎گفتیم نباید مرتب علیه خود و انقلاب جوانمان دشمن تراشی بکنیم؛ البته من با آقای حاج آقا موسی صدر سابقه آشنایی و رفاقت داشتم و ایشان مدتی هم پیش من درس خوانده است، در درس مطول و قوانین من شرکت می‎کرد، آدم فاضل و خوش فکر و با استعدادی بود، ایشان به همراه مرحوم آقای بهشتی و آقای حاج آقا موسی زنجانی از شاگردان خوب مرحوم آقای داماد بودند و گو یا با هم مباحثه هم می‎کردند. بعد از این حادثه ای که برای ایشان اتفاق افتاد یک بار حاج احمد آقا

ناوبری کتاب