صفحه ۴۲۵

مسافرت به اصفهان و نجف آباد و استقبال بی نظیر مردم

س: شما بعد از آزادی از زندان مسافرتی هم به اصفهان و نجف آباد داشتید، اگر ممکن است در این مورد مطالبی را بفرمایید.

ج: بعداز آزادی از زندان لازم بود که مسافرتی هم به اصفهان داشته باشم ولی شرایط برای این کار مهیا نمی شد، هم کثرت رفت و آمد بود و هم از نظر سلامت جسمی به خاطر مسائل زندان و... در این کار تاخیر بوجود می‎آمد. به همین جهت طی نامه ای به مردم از آنها عذرخواهی کردم (پیوست شماره 36) و این کار را به فرصت مناسبی موکول کردم که تا بعد از مراجعت از پاریس تاخیر افتاد.

بعد از آمدن به قم و چند روزی توقف به طرف اصفهان حرکت کردیم، در اصفهان استقبال عجیبی از ما شد، آیت الله سید جلال الدین طاهری و بسیاری از علمای اصفهان تا چند کیلومتری شهر به استقبال آمده بودند، به قدری جمعیت زیاد بود که اصلا به ماشینها اجازه حرکت نمی دادند، اصفهان از جمعیت جاکن شده بود. بعد در میدان امام سیل جمعیت از شهر اصفهان و بخشهای اطراف متراکم شده بود و ما رفتیم بالای عالی قاپو برای مردم صحبت کردیم، آن روز هم من صحبت کردم و هم مرحوم محمد، و شام را هم در منزل مرحوم آیت الله خادمی طاب ثراه دعوت شدیم و آنجا با جمعی از بزرگان و علمای اصفهان ملاقات داشتیم؛ بعد از اصفهان به نجف آباد رفتیم، آنجا هم غلغله جمعیت بود، در همان مدخل ورودی شهر یک تریلی آورده بودند و ما را روی آن سوار کردند و دستگاه بلندگو و انتظامات و تشکیلاتی درست کرده بودند و آقای حسینی رامشه ای برای مردم صحبت کرد، مردم بعضی از روستاها که قبلا از چماقداران و طرفداران شاه بودند الان به مردم پیوسته بودند و هر کدام یک عکس امام در دست گرفته بودند و مرتب تکان می‎دادند و صلوات می‎فرستادند، بدون اغراق از اصفهان تا نجف آباد در کنار خیابانها جمعیت ایستاده بود، واقعا مردم از دل و جان شعار می‎دادند و در استقبال شرکت کرده بودند، هنگام بازگشت از نجف آباد از مسیر خمینی شهر رفتیم در آنجا هم جمعیت بی نظیری بود، در مدخل ورودی شهر برای مردم صحبت کردیم، و این همه استقبال مردم از ما در حقیقت استقبال از انقلاب و اهداف آن بود؛ حیف که روحانیت ما نتوانست آن طور که می‎بایست پاسخگوی این همه شور و شوق مردمی باشد و به وعده هایی که به آنان داده بود عمل نماید.

ناوبری کتاب