خصوصیات دیگری، مقدم خودش میگفت من سابقا طلبه بوده ام، از صحبتهایش هم پیدا بود که مقداری درس طلبگی خوانده، یک عرق مذهبی هم داشت، با کمونیستها خیلی بد بود و برای روحانیت احترام قائل بود؛ یک داستان را آقای قاضی خرم آبادی نقل میکرد و میگفت: "قبل از انقلاب که من در خرم آباد بودم یکی از علمای لرستان که نفوذ محلی هم داشت مقداری در رابطه با ترویج از امام و مسائل انقلاب فعالیت میکرد و با ما همراه بود، ساواک لرستان از طریق شنود تلفنهای او کشف کرده بود که گو یا با زنی مربوط است او را صیغه کرده یا بنا بوده صیغه کند، خلاصه ساواک خرم آباد برای مقدم که رئیس ساواک بود گزارش کرده بود که این سوژه خوبی است و ما میتوانیم با افشای این قضیه آبروی فلانی را ببریم، مقدم گفته بود نه این کار را نکنید، برای اینکه اصل روحانیت که محفوظ باشد ما مردم را حفظ کرده ایم، اگر در امور دینی بدبینی در جامعه درست شود این به ضرر است و باعث میشود که مارکسیستها و کمونیستها در منطقه تقویت شوند"؛ بالاخره بعضی از آنها که افراد فهمیده ای بودند روی این مسائل حساب میکردند، خود مقدم در زندان هم که با ما صحبت میکرد میگفت من با مشی نصیری و پاکروان مخالفم؛ ولی بالاخره آقای خلخالی مقدم را نیز اعدام کرد.
استقبال کم نظیر دانشجو یان و ایرانیان در فرودگاه پاریس
س: شما به تنهایی به پاریس عزیمت کردید یا افراد دیگری نیز شما را همراهی میکردند؟
ج: آقای امینی هم همراه ما بود، به علاوه در آن وقت محمد در پاریس همراه امام بود و مادرش چندین سال بود که او را ندیده بود مادرش را هم بردم که او را ببیند چون پیش بینی نمی شد که انقلاب به این سرعت پیروز شود و محمد به ایران بیاید، دختر کوچکم سعیده هم بود، تا هواپیمای ما در فرودگاه پاریس به زمین نشست دیدیم آقای قطب زاده پهلوی هواپیما پیدایش شد، بعد هم محمد را دیدیم و بعد دیدیم حدود دوهزار نفر دانشجو و ایرانیهایی که آنجا بودند به استقبال ما آمده اند.