بیژن " و آن را پاکنویس کرده بودم، حدود پنجاه یا شصت صفحه شده بود، خدا رحمت کند مرحوم محمد این جزوه را از من گرفت و برد در ساتجا (نخستین مرکز تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و متاسفانه در آنجا از بین رفت ولی پیش نویس آن را دارم، و الان در ایام حصر در منزل مطالب زیادی را بر آن اضافه کرده ام و نام "بیژن " را به ناصر تبدیل نمودم که امید است به اتمام آن موفق شوم. من در زندان وقتم را تلف نمی کردم، هر جا کتاب به دست میآوردم مطالعه میکردم، انگلیسی مطالعه میکردم، عربی مطالعه میکردم.
س: شما انگلیسی را در زندان یاد گرفتید یا در بیرون از زندان ؟
ج: من در بیرون یک کمی خوانده بودم، اما در زندان بیشتر روی آن کار کردم، اولش پیش مرحوم محمد کتاب اسپیک Speak را خواندم و خودم چون علاقه داشتم مطالعه میکردم، از نوارهایی که برای آموزش زبان انگلیسی بود گاهی استفاده میکردم، کتابهای داستان و بیوگرافیها را مطالعه میکردم و از این طریق تا اندازه ای یاد گرفتم، البته الان خیلی از آنها از یادم رفته است.