اثر مثبت زندان در سازندگی انسان
س: به عنوان آخرین محور در این موضوع بفرمایید حضرتعالی از دوران زندانهای خود چه تجربه مثبت و دست آورد فکری و معنوی داشتید، آیا مجموعا تجربه زندان را در زندگی خود موثر میدانید؟ یا برعکس از اینکه قسمتی از عمر خود را در زندان گذراندید احساس غبن و خسران میکنید؟
ج: به عقیده من در شرایطی مثل زمان شاه زندان یک کلاس بود، اگر کسی بخواهد ورزیده و پخته بشود جایش در زندان است. خیلی از افرادی را که انسان در زندان میتواند ببیند در بیرون دسترسی به آنها ندارد و امکان دیدن و گفتگو و همنشینی با آنها فراهم نیست، در زندان تبادل فکری میشود، انسان با روحیات مختلف برخورد میکند، با زندانیان سر و کله میزند، افراد جوهره خود را میشناسانند، یک کسی را که در بیرون خیلی ادعا دارد میآورند آنجا با دوتا تهدید و شلاق همه چیز را لو میدهد و بعضی بر عکس مثل فولاد آبدیده تر میشوند. زندان رعب را از انسان میگیرد، بخصوص در سلول که از جاهای دیگر بریده میشود و توجهش به انگیزه های درونی خود و به خدا بیشتر میگردد. من الحمدلله روحیه ام یک جوری بود که اصلا از اینها ترسی نداشتم.
یادم هست در قزل قلعه که بودم یک بار دکتر جوان ( بازجوی ساواک) مرا سوار ماشین کرد میبرد پیش تیمسار مقدم، در راه که میرفتیم گفت: "شما آخوندها اصلا ما را غیر مسلمان و مهدورالدم میدانید"، گفتم: "غیر مسلمان نه ولی مهدورالدم هستید"، گفت: "چرا؟" گفتم: "برای اینکه پیامبر(ص) فرمود: "الدار حرم فمن دخل علیک حرمک فاقتله " و شما به زور میریزید در خانه ما و ما را میگیرید، اگر من قدرت داشتم شما را میکشتم، منتها ساواکی هستید زورم نمی رسد". من هیچ وقت چاپلوسی آنها را نمی کردم، نصیحتشان میکردم میگفتم: "این کارهایتان اشتباه است آخرش محکوم به سقوطید، آخرش حق پیروز است ".
خلاصه زندان آدم را میسازد، هم انسان با افراد و روحیات مختلف برخورد میکند هم یک شجاعت و ساختگی به انسان میدهد، انسان اگر چنانچه بخواهد در جامعه