صفحه ۴۰۲

اثر مثبت زندان در سازندگی انسان

س: به عنوان آخرین محور در این موضوع بفرمایید حضرتعالی از دوران زندانهای خود چه تجربه مثبت و دست آورد فکری و معنوی داشتید، آیا مجموعا تجربه زندان را در زندگی خود موثر می‎دانید؟ یا برعکس از اینکه قسمتی از عمر خود را در زندان گذراندید احساس غبن و خسران می‎کنید؟

ج: به عقیده من در شرایطی مثل زمان شاه زندان یک کلاس بود، اگر کسی بخواهد ورزیده و پخته بشود جایش در زندان است. خیلی از افرادی را که انسان در زندان می‎تواند ببیند در بیرون دسترسی به آنها ندارد و امکان دیدن و گفتگو و همنشینی با آنها فراهم نیست، در زندان تبادل فکری می‎شود، انسان با روحیات مختلف برخورد می‎کند، با زندانیان سر و کله می‎زند، افراد جوهره خود را می‎شناسانند، یک کسی را که در بیرون خیلی ادعا دارد می‎آورند آنجا با دوتا تهدید و شلاق همه چیز را لو می‎دهد و بعضی بر عکس مثل فولاد آبدیده تر می‎شوند. زندان رعب را از انسان می‎گیرد، بخصوص در سلول که از جاهای دیگر بریده می‎شود و توجهش به انگیزه های درونی خود و به خدا بیشتر می‎گردد. من الحمدلله روحیه ام یک جوری بود که اصلا از اینها ترسی نداشتم.

یادم هست در قزل قلعه که بودم یک بار دکتر جوان ( بازجوی ساواک) مرا سوار ماشین کرد می‎برد پیش تیمسار مقدم، در راه که می‎رفتیم گفت: "شما آخوندها اصلا ما را غیر مسلمان و مهدورالدم می‎دانید"، گفتم: "غیر مسلمان نه ولی مهدورالدم هستید"، گفت: "چرا؟" گفتم: "برای اینکه پیامبر(ص) فرمود: "الدار حرم فمن دخل علیک حرمک فاقتله " و شما به زور می‎ریزید در خانه ما و ما را می‎گیرید، اگر من قدرت داشتم شما را می‎کشتم، منتها ساواکی هستید زورم نمی رسد". من هیچ وقت چاپلوسی آنها را نمی کردم، نصیحتشان می‎کردم می‎گفتم: "این کارهایتان اشتباه است آخرش محکوم به سقوطید، آخرش حق پیروز است ".

خلاصه زندان آدم را می‎سازد، هم انسان با افراد و روحیات مختلف برخورد می‎کند هم یک شجاعت و ساختگی به انسان می‎دهد، انسان اگر چنانچه بخواهد در جامعه

ناوبری کتاب