س: نظر آقای هاشمی رفسنجانی در این مورد چه بود؟
ج: ایشان هم موافقت نکردند؛ اما مساله این است که افرادی امثال آقای انواری و آقای عسکراولادی عمرشان را در زندان گذرانده بودند و واقعا خسته شده بودند و فکر میکردند و تشخیص داده بودند به شکلی بروند بیرون بلکه کاری انجام بدهند و بهتر بتوانند خدمت کنند، و بالاخره نیت آقایان خیر بود و شرایط هم شرایط سختی بود.
س: ولی این کار خیلی تاثیر بدی در روحیه بچه های مذهبی سایر زندانها و حتی بیرون از زندان داشت.
ج: بله همین طور است، البته از کمونیستها هم بودند، فقط از میان مذهبی ها نبودند.
بازدید نمایندگان صلیب سرخ از زندانهای ایران
س: در آن اواخر بعد از روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا از طرف صلیب سرخ جهانی بازدیدهایی از زندانهای ایران صورت گرفت و با زندانیان سیاسی صحبتهایی داشتند؛ آیا با حضرتعالی نیز این ملاقات صورت گرفت یا نه، و اگر صورت گرفت جزئیات آن را بیان بفرمایید.
ج: از طرف صلیب سرخ و سازمان عفو بین الملل همیشه افرادی به قسمتهای مختلف زندان میآمدند،منتها گاهی با مامورین زندان میآمدند گاهی تنها بودند، آن وقتهایی که تنها میآمدند و مامورین دنبالشان نبودند ما خیلی چیزها را به آنان میگفتیم، من یک مقدار انگلیسی هم یاد گرفته بودم گاهی به انگلیسی چیزهایی به آنها میگفتم، البته بعضی ها میگفتند اینها از خودشان هستند و مطالب را میروند به آنها میگویند و لذا چیزی به آنها نمی گفتند ولی من و آقای هاشمی و دیگران مطالب و شکنجه ها و مسائل زندان را به آنها میگفتیم.
یک بار با من شخصا ملاقات داشتند که جریان آن به این صورت بود که ازغندی مرا خواست و گفت: "افرادی از عفو بین الملل یا حقوق بشر (تردید از من است) آمده اند