مسائل وهابیت ؟!"؛ بعد آن را از جیبش درآورد و به ازغندی گفت: "اجازه میدهید بدهم به ایشان ؟" ازغندی گفت ببینم -حالا مثل اینکه تمام اینها بازی بود- ازغندی گرفت و خواند و گفت: "خوب مانعی ندارد بده "، خلاصه او نامه را به من داد و من آن را بردم داخل بند؛ گو یا هدف آنها این بود که این نامه توسط من در زندان پخش بشود. بالاخره بوی فتنه و تفرقه از آن میآمد، من هم جریان را به هیچ کس نگفتم، نامه را گذاشتم زیر تشک و آن را به هیچ کس بروز ندادم و تعجب کردم که آیت الله خمینی چطور در این شرایط این نامه را نوشته اند.
اقامه نماز جمعه در زندان
س: چنانکه اشاره فرمودید حضرتعالی گو یا در زندان اوین نماز جمعه اقامه میفرمودید، لطفا جزئیات آن را بیان نمایید و بفرمایید چه کسانی شرکت میکردند و معمولا در خطبه ها چه مطالبی را بیان میکردید؟
ج: معمولا ما در ایام هفته ظهرها و شبها نماز جماعت میخواندیم، پیشنماز من بودم سایرین هم اقتدا میکردند، بعد صحبت شد که نماز جمعه هم بخوانیم چون حداقل افراد نماز جمعه هفت نفر بلکه پنج نفر است، بالاخره نماز جمعه هم شروع کردیم، روز اول تا من بین دو خطبه نشستم آقای لاهوتی خنده اش گرفت و گفت: "این دیگه چه بازی است که وسط سخنرانی مینشینی و بعد بلند میشوی !" گفتم: "قاعده اش این است که باید بین دو خطبه نشست "؛ در خطبه ها مسائل مختلف روز را میگفتم، اینکه اسلام در همه مسائل نظر دارد و نباید به مسائل عالم اسلام بی توجه بود و از این قبیل مسائل. بالاخره پنج شش جمعه نماز خواندیم، گو یا یک نماز عید فطر هم خواندیم ولی بعد از طرف مسئولین زندان این برنامه را تعطیل کردند.