خوانده بودم، در درس من آقای هاشمی رفسنجانی، آقای محمود مروی سماورچی، آقای محمدباقر فرزانه، آقای حسین غزالی، آقای محسن دعاگو و بعضی افراد دیگر شرکت میکردند.
ضمنا آقای هاشمی این اواخر شروع کرده بود روی قرآن کار میکرد، آیه ها را یک به یک بررسی میکرد که چه چیزهایی از این آیه استفاده میشود و فیشهایی هم برمی داشت که گو یا الان هم داده است به بعضی افراد روی آن کار کنند.
از جمله افراد دیگری که آنجا بودند آقای جلال رفیع بود که اهل تربت حیدریه است و خیلی خوش استعداد بود و الان در روزنامه ها گاهی چیزهایی مینویسد، ایشان فلسفه و تحف العقول را پیش آقای گرامی میخواند؛ آشیخ قدرت علیخانی و آقای قریشی اهل خمین هم بودند؛ و باز از جمله کسانی که درآن ایام آنان را نزد ما آوردند و تا مدتی بودند آقایان اسدالله بادامچیان، سید اسدالله لاجوردی، محمد کچویی، مرحوم حاج مهدی عراقی، وحید فرزند مرحوم لاهوتی، سید هادی هاشمی داماد من، سید رحیم خانیان، محسن رفیق دوست، نفری داماد دکتر محمد صادقی، سید احمد هاشمی نژاد، موحدی ساوجی، مرحوم شیخ غلامحسین حقانی ، سید عباس سالاری، مرحوم علوی خوراسگانی، مرحوم حسینی رامشه ای ، مروی سماورچی، حسین غزالی، محمدباقر فرزانه و محسن دعاگو بودند.
خاطراتی راجع به زندگی آیت الله طالقانی
س: اکنون که شما خاطراتتان را راجع به مرحوم آیت الله طالقانی فرمودید بی مناسبت نیست شما که در شرایط سخت و دشوار با ایشان بوده اید یک تحلیلی از شخصیت ایشان داشته باشید؛ چون شخصیت ایشان در عین شهرت از جهات گوناگون خیلی مبهم است، هر کس یک داوری خاصی نسبت به شخصیت ایشان دارد، بد نیست ما ایشان را از زبان شما بشناسیم.
ج: آقای طالقانی (رحمه الله علیه) مرد بسیار وارسته ای بود، ذوق تفسیر و حدیث ایشان خیلی خوب بود، آدم بسیار متعبدی بود، اهل تهجد بود، شبها بلند میشد نماز شب