صفحه ۳۷۵

بگویم تا روشن شود که چقدر دنیا پیشرفته تر و اصولی تر از ما در این گونه مسائل عمل می‎کند. آقای شریعتی سبزواری نقل می‎کرد می‎گفت: "من دنبال آقای ورامینی -پدر خانم خود- رفتم آلمان، سه چهار روز پشت سر هم می‎رفتم داخل یک پارک می‎گشتم، پلیس آنجا می‎دید من هر روز می‎آیم به این پارک، به من شک کرده بود، مرا بردند به اداره پلیس، پلیس گفت: آقا ما سئوالاتی از شما می‎کنیم اما شما طبق مقررات مجبور نیستید جواب بدهید".

اتفاقا یک روایت از امیرالمومنین (ع) داریم که یک کسی متهم به سرقت بود پیش آن حضرت آوردند، حضرت فرمود: "اسرقت ؟ ان شئت قل لا"، "آیا تو دزدی کرده ای ؟ اگر می‎خواهی بگو نه "؛ بخصوص در امور اخلاقی و جنسی هیچ کس حق ندارد کند و کاو کند و به زور از افراد راجع به این امور اعتراف و اقرار بگیرد، چه برسد به اینکه با شکنجه از آنها اقرار بگیرد و بعد بر همان اساس آنها را اعدام کنند. ما در ابواب فقه داریم که انکار بعد از اقرار مسموع نیست مگر در مساله رجم که اگر کسی در مواردی که حکمش رجم است اقرار کرد بعد انکار کرد، انکار او مورد قبول واقع می‎شود و این مورد اتفاق فقهاست. مرحوم امام (ره) هم در تحریر الوسیله دارد که: در رجم انکار بعد از اقرار مسموع است و ایشان در قتل نیز احتیاط وجوبی می‎کند که به رجم ملحق شود- ولی در همین ملایر از چند نفر به زور اقرار گرفته بودند راجع به عمل جنسی بعد انکار کرده بودند و گفتند به ما کتک زدند ما هم اقرار کردیم، ولی با این حال آنها را اعدام کرده بودند، من از این مساله خیلی ناراحت شدم و با آقای قاضی خرم آبادی صحبت کردم، ایشان تلفن کرد به دادستانی ملایر و گفت: "اینها انکار کرده بودند، چرا آنها را اعدام کردید ؟ "، دادستان گفته بود: " اینها اول اقرار کرده بودند "، گفته بود: "به فرض که اقرار کرده باشند چرا اینها را تیر باران کردی ؟ " گفته بود: "چون برف می‎آمد دیدم مشکل است اینها را رجم کنیم !"، در حالی که اینها حق فرار داشتند، یعنی به فرض که اقرار کرده باشند حق فرار دارند، اگر ثبوت از راه اقرار و اعتراف باشد می‎توانند فرار کنند. من به آقای موسوی خوئینی ها گفتم: "شما دادستان کل هستی چرا اینها به این شکل عمل می‎کنند؟" گفت: خوب حالا دیه آنها را بدهند! . من یک وقت که خدمت امام بودم این مساله را مطرح کردم، امام گفتند: "من یادم نیست "، گفتم: "آقا اینها در فقه ما است، اینها ( قاضی ها) می‎خواهند بگویند که ما علم داریم ؟ مگر در امور

ناوبری کتاب