صفحه ۳۷۰

ازغندی گفت: "من به شما بگویم دیگران هر چه می‎خواهند بگویند، سعیدی فشار قلب داشت و سنکوب (سکته) کرد و مرد، ما او را نکشتیم ". البته بعد افرادی که آنجا بودند اطاق مرحوم آقای سعیدی رابه من نشان دادند و گفتند: "ما یک صدای جیغی شنیدیم و دیگر هیچ صدایی نیامد"، بالاخره با چه وسیله و چگونه او را شهید کردند معلوم نشد؛ خلاصه مرحوم سعیدی برای حفظ استقلال کشور و مبارزه با سرمایه گذاری آمریکا در ایران به شهادت رسید.شهید آیت الله سعیدی در مورخه ‏1349/3/20 در زندان شاه به درجه شهادت نائل شدند و در وادی السلام قم مدفون هستند.

آخرین بازداشت و محکومیت چگونگی یورش ساواک به منزل آیت الله العظمی منتظری در سقز و بازداشت معظم له و ماجراهای پس از آن در انتهای فصل پنجم این کتاب بیان شده است.

س: دفعه آخر که شما را به ده سال زندان محکوم کردند اتهام شماچه بود و در بازجویی چه چیزهایی را مطرح می‎کردند؟

ج: عمده اتهام من مخالفت با رژیم و نظام شاهنشاهی بود اما از افراد مختلف علیه من چیزهایی گرفته بودند، مثلا یکی از این افراد آقای شیخ احمد محدث بود و یکی هم شیخی که اهل گرگان یا قائم شهر بود، آمده بودند سقز به دیدن من و از من راجع به جهاد و مبارزه مسلحانه سئوالهایی کرده بودند، من گفته بودم: "جهاد خود یک موضوع مفصلی است که باید مبانی و روایات آن مورد بحث واقع شود و طبعا در ضمن آن مبارزه مسلحانه و چگونگی و شرایط آن هم بحث می‎شود"، بعد اتفاقا آنها را گرفته بودند و در آنجا یا کتک زده بودند یا چیزهای دیگر، بالاخره دروغهای شاخداری گفته بودند، بر حسب اعلام بازجو در گفته های آقایان بود که بله فلانی راجع به مبارزه مسلحانه حرف زد و گفت بیا تا شما را به گروههایی معرفی کنم تا بروید مبارزه مسلحانه یادتان بدهند و دروغهایی از این قبیل، البته مسائلی هم گفته بودند که فلانی به خانواده زندانیها کمک می‎کند و علیه نظام افراد را تشویق و تحریک می‎کند که

ناوبری کتاب