علمای زیادی آنجا بودند، از جمله -خدا بیامرزدش - حاج آقا رضا زنجانی برادر حاج سید ابوالفضل زنجانی در آنجا حضور داشت. روزی هم آیت الله قمی من و آقای ربانی را دعوت کرد و در آنجا صحبتهایی شد.
خلاصه ما سعی میکردیم این دو بزرگوار را با یکدیگر نزدیک کنیم و دید و بازدیدهایی با همدیگر داشته باشند که تا اندازه ای این تماسهای ما موثر بود. ما میگفتیم چون آقای میلانی شخصیتی است و از بزرگان است آقایان ایشان را نادیده نگیرند، انقلابیون داغ مشهد گو یا از ایشان مایوس شده بودند.
س: آیا اختلافات بین شخص آیت الله میلانی و آیت الله قمی بود یا میان طرفداران ایشان ؟ و اساسا در چه چیزی اختلاف داشتند؟
ج: در مسائل نهضت اختلاف نظر بود، آقای قمی خیلی صریح و تند بود و رفتار آقای میلانی با کمی دیپلماسی توام بود.
نامه به حاج آقا مجتبی آیت و بازداشت دو روزه
س: شنیده شد در زمانی که ساواک نسبت به وجوهاتی که از سوی اقشار مختلف مردم به دست شما میرسید حساسیت زیادی نشان میداد، حضرتعالی توسط فرزند خود آقای حاج احمد آقا نامه ای را خطاب به آقای حاج آقا مجتبی آیت فرستادید ولی این نامه به دست مقامات ساواک افتاد و منجر به بازداشت حضرتعالی و فرزندتان حاج احمد آقا گردید؛ لطفا جزئیات این حادثه را بیان بفرمایید.
ج: آقای حاج آقا مجتبی آیت نماینده من در نجف آباد در مورد وجوهات بود و الان نیز هست، ایشان دفاتری داشت که نام اشخاص در آنها ثبت بود؛ آن وقت چون در بازجویی ها گاهی به من فشار میآوردند که چه کسانی وجوهات میدهند فکر کردم اگر این دفاتر به دست ساواک بیفتد مزاحم افراد میشوند. نامه ای نوشته بودم به حاج آقا مجتبی که آن دفاتر را پنهان کنید و در دسترس نباشد، احمد منتظری پسرم