صفحه ۳۱۹

س: برای انتقال حضرتعالی از طبس به خلخال و از خلخال به سقز از کجا تصمیم گیری می‎شد؟

ج: گو یا از تهران و قم تصمیم گیری می‎شد، جریانات مارا به بالا گزارش می‎دادند که مثلا فلانی اینجا نفوذ پیدا می‎کند و این برای آنها سنگین بود.در اسنادی که پس از پیروزی انقلاب از پرونده های ساواک به دست آمده این اسناد به چشم می‎خورد: سری، رمز شود: شماره ‏312/6268، تاریخ ‏52/6/28- فرد مورد نظر یکی از روحانیون افراطی و طرفدار خمینی می‎باشد که طبق رای کمیسیون امنیت اجتماعی قم به سه سال اقامت اجباری در طبس محکوم و اعزام گردیده، با توجه به اینکه یادشده فرد ناراحتی بوده و امکان دارد مخفیانه منطقه را ترک نماید لذا با همکاری مقامات انتظامی محل دقیقا از وی مراقبت به عمل آید، ضمنا دستورالعمل کلی متعاقبا اعلام می‎گردد. امضاء: ثابتی "رئیس ساواک وقت "

س: آیا با فرستادن شما به سقز قصد ایذای حضرتعالی را نداشتند؟

ج: شاید بوده، بسا به این وسیله می‎خواستند مرا از مبارزه خسته کنند یا از فعالیتهای دینی و سیاسی من جلوگیری نمایند؛ ولی هر چه فشار آنها بیشتر می‎شد ما آبدیده تر می‎شدیم و در مبارزه مصمم تر، لذا تلاشهای آنان در این زمینه بی ثمر بود و ما راه خودمان را ادامه می‎دادیم.

س: محل سکونت حضرتعالی در سقز کجا بود و آیا در این زمینه با مشکلی مواجه نبودید؟

ج: در سقز مرا بردند در هتل پارک تا چهار پنج روز در هتل بودم، یک مقدار برنج بو داده با مغز گردو همراهم بود که در این چهار پنج روز خوراک من بود، در هتل یک تخت گرفتم و آنجا می‎خوابیدم؛ و چون آنجا مرکز تسنن بود سراغ گرفتم گفتند اینجا یک حسینیه هست مال شیعیان، رفتم آنجا، خادم این حسینیه هم سنی مذهب بود. من همان جا در حسینیه نماز می‎خواندم، چند نفر از شیعه ها هم که عموما مهاجر

ناوبری کتاب