صفحه ۲۷۱

فصل پنجم " خاطرات تبعید " (1354 - 1346 ه. ش)

نخستین تبعید در آستانه تاجگذاری شاه

س: برای اینکه صحبت یک مسیر منظمی داشته باشد چنانچه صلاح بدانید در اینجا بپردازیم به جریان تبعیدهای متعددی که حضرتعالی داشتید و بعد خاطرات دوره زندانها را مورد گفتگو قرار دهیم، لطفا بفرمایید نخستین تبعید حضرتعالی به کجا و به چه مناسبت انجام گرفت ؟

ج: اولین تبعید من در ارتباط با تاجگذاری شاه بود، شاه در چهارم آبان ماه 1346 تاجگذاری کرد، در ورقه ای که در ساواک قم به من نشان دادند مطلبی قریب به این مضمون آمده بود: "چون ایام تاجگذاری اعلیحضرت است و احتمالا وجود فلانی در قم مضر به امنیت است مدت سه ماه به مسجد سلیمان تبعید می‎گردد و...".

من آن وقت تازه از زندان آزاد شده بودم، مرا اول بردند ساواک بعد تحویل دوتا مامور دادند، از این استوارهای ژاندارمری، که مرا با قطار ببرند مسجد سلیمان تحویل دهند؛ وقتی مرا سوار قطار کردند آقای حاج رستم رستمی که همان جا اطراف ساواک مواظب بوده که مرا کجا می‎برند دیده بود که مرا سوار قطار کردند -محل ساواک قم کنار ایستگاه قطار است - خلاصه به یک زحمتی خودش را رساند و یک مقدار پول به من داد، من هم به او گفتم بناست مرا به مسجد سلیمان ببرند. در بین راه ژاندارمها خیلی بد رفتاری می‎کردند، برای نماز هر چه من اصرار کردم پیاده شویم گفتند نه، می‎ترسیدند فرار کنم، مجبور شدم همان جا در قطار وضو بگیرم و نماز بخوانم، وقتی به دستشویی می‎رفتم می‎آمدند با تفنگهایشان پشت در دستشویی می‎ایستادند. گاهی با من بحث می‎کردند، می‎گفتند آقا شما از آب و هوای این کشور استفاده می‎کنید چرا به اعلیحضرت دعا نمی کنید، گفتم مگر آب و هوای کشور مال اعلیحضرت است، می‎گفت بله، من گفتم اگر امنیت را بگویی یک چیزی است، ولی آب و هوا که مال اعلیحضرت نیست؛ خلاصه خیلی بد عمل می‎کردند. به اهواز که رسیدیم از قطار پیاده شدیم آنها می‎خواستند برای رفتن به مسجد سلیمان اتوبوس بگیرند من معمم بودم و

ناوبری کتاب