صفحه ۲۶۷

گفته بود: "این زیاده روی است و من در سر چنین سفره ای حاضر نمی شوم "، و به مدرسه برگشته بود.

موضوع دیگر اینکه در همان منزل سابقمان در محله عشقعلی ما یک حمام ساده ساخته بودیم، مرحوم محمد به آن حمام نمی رفت و می‎گفت: "حمام در منزل جنبه اشرافی دارد و همه مردم تمکن آن را ندارند که در منزل حمام داشته باشند ولذا من از آن استفاده نمی کنم، زیرا در روح من اثر سوء دارد".من می‎گفتم حالا که ساخته شده از نظر اقتصادی به نفع است که از آن استفاده کنی ولی او نظر دیگری داشت و مقید بود به ساده زیستن و حذف تشریفات به طور کلی، و در این جهت بسیار مصر بود؛ رحمه الله علیه و حشره مع اولیائه المقربین.

محمد عاشق اسلام و انقلاب و مبارزه در راه حق و عدالت بود، و در این راه بیشترین مراحل عمر خود را در زندانها و غربت و آوارگی سپری نمود و آخرالامر در حادثه دلخراش انفجار حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 1360 به معیت هفتاد و دو تن دیگر از شخصیتهای ارزنده انقلاب از جمله مرحوم آیت الله دکتر بهشتی به دست کج اندیشان منحرف به شهادت رسید و ما عزادار شدیم؛ در این رابطه مرحوم امام برای من پیام تسلیتی فرستادند که من هم جوابیه ای برای ایشان ارسال کردم؛ (پیوستهای شماره 15 و 16)؛ و باید گفت تنها چیزی که تا اندازه ای موجب تسلیت بازماندگان است:

1 - اجر و ثوابی است که خداوند کریم برای شهدای راه حق وعده داده است.

2 - دو یادگار و فرزندان خوب و با ارزش آن مرحوم، وحیده خانم و آقا زهیر منتظری؛ که وحیده هنگام شهادت پدر یک ساله بود و زهیر پس از شهادت آن مرحوم به دنیا آمد، حفظهماالله تعالی و رزقهما خیرالدارین بحق محمد و آله الطاهرین.

ناوبری کتاب