دستشان با سلاح آشنا بشود شجاع و ورزیده بشوند؛ خلاصه یک عده را گرفتند بردند ولی بعضی از آنها از جمله آقای هاشمی رفسنجانی از سربازی فرار کردند.
س: انعکاس این عمل در بین مردم چگونه بود؟
ج: مردم حمل بر مظلومیت آخوندها میکردند، آن وقتها مردم به نفع روحانیت قضاوت میکردند.
ارعاب متولی مسجد اعظم برای تعطیلی درس مراجع در این مسجد
س: پس از هجوم به مدرسه فیضیه و ارعاب حوزه علمیه قم گو یا مدتی درب مسجد اعظم را به روی حضرتعالی و مرحوم امام و آیت الله شریعتمداری بسته بودند، علت آن چه بود؟
ج: در آن زمان هم درس آقای خمینی و هم درس آقای شریعتمداری در مسجد اعظم بود، از جمله کارهایی که آنها کرده بودند ترساندن متولی مسجد اعظم بود، بعد ایشان هم گفته بود که بروند درهای مسجد را ببندند که آقایان نروند درس و در نتیجه وقتی درهای مسجد اعظم بسته شد آقایان درس را در صحن حضرت معصومه (س) شروع کردند، هم آقای خمینی و هم آقای شریعتمداری، در آن زمان من خودم برای تشجیع و ترغیب دیگران در درس آقای خمینی شرکت میکردم و دیگران را هم تشویق میکردم که در درس ایشان و درس آقای شریعتمداری که در صحن کوچک برگزار میشد شرکت کنند. اتفاقا یک روز در همان ایام آقای خمینی داشت مساله "قصر و اتمام " را مطرح میکرد که مثلا کسانی که کاسب هستند و هفته ای یک بار یا دو بار میروند تهران و میآیند نمازشان شکسته است، و من اشکال کردم که نماز آنها تمام است و مقداری سر این مساله بحث شد. البته بعد حاجی احمد یا آقای آقا محمدحسن رفته بود پیش آقای خمینی که خلاصه اشتباه شده و عذرخواهی کرده بود و آقای خمینی گفته بودند من جایی که کسی اختیار دارش باشد نمی روم درس بگویم، من جایی میروم که مال خدا باشد، بعد بالاخره با اصرار زیاد ایشان را راضی کرده بودند که در همان مسجد اعظم درس بگویند.