صفحه ۲۱۱

مرحوم آقای قدوسی هم شرکت می‎کرد، ولی آقای قدوسی از طرح مسائل انقلاب در مدرسه حقانی که یک مدرسه با برنامه محسوب می‎شد و مسئولیتش به عهده ایشان بود به شدت پرهیز می‎کرد و اجازه نمی داد مسائل انقلاب و حرفهای آقای خمینی به آنجا راه پیدا کند و اینها را به ضرر مدرسه می‎دانست و گاهی حتی از تدریس رساله آیت الله خمینی و نقل فتواهای ایشان در مدرسه جلوگیری می‎شد، و این از چیزهایی بود که ما را زجر می‎داد. البته مدرسه رضویه هم که زیر نظر آقای شرعی اداره می‎شد تقریبا به همین شکل بود و طلبه ها یی را که در مسائل سیاسی وارد می‎شدند و یا حتی روزنامه می‎خواندند بسا از مدرسه اخراج می‎کردند، و به طور کلی در تمام دوران قبل از انقلاب آقایان نوعا با طرح این مسائل و شرکت طلبه ها در مسائل مربوط به مبارزه و انقلاب مخالف بودند، لابد نظرشان این بوده که دولت روی مدرسه آنها حساس نشود؛ ولی الان جمعی از طلاب آن دوره های مدرسه حقانی شده اند صددرصد انقلابی و اکثر پستهای حساس انقلاب را به عنوان انقلاب و به عنوان طرفداری از امام خمینی در دست گرفته اند. در حقیقت مسئولین مدرسه حقانی در آن زمان به مرحوم آیت الله میلانی بیشتر توجه و عنایت داشتند و با امام خمینی و حرکتهای ایشان نوعا موافق نبودند.

س: اساسا تشکیل جامعه مدرسین به ابتکار چه کسی بود و کدام یک از آنان نقش اصلی را به عهده داشتند؟

ج: تشکیل جامعه مدرسین احساس مسئولیتی بود که کردیم و کسی ما را به این کار امر نکرد، منتها ما اطراف آقای خمینی بودیم و با موضع گیریهای ایشان موافق بودیم و احساس می‎کردیم به سهم خود کاری باید انجام بدهیم، همه از روی اخلاص و احساس وظیفه در این کار وارد شده بودند، خودمان پول روی هم می‎گذاشتیم و افراد را به این طرف و آن طرف می‎فرستادیم یا اعلامیه ها را چاپ می‎کردیم، حتی خود آقایان مراجع می‎گفتند اگر فعالیت شماهانبود این کار به نتیجه نمی رسید، بلکه یک جلسه یازده نفری هم که بعدا تحت عنوان "اصلاح برنامه های حوزه " تشکیل شد تا اندازه ای متاثر از تشکیل جامعه مدرسین بود که می‎خواستیم یک کارهای اساسی تری انجام بدهیم.

ناوبری کتاب