بیفتد و به ایشان اهانت بشود، دیگر تکلیف ما روشن است و ما زورمان نمی رسد و... ولی آیت الله خمینی عقیده اش این بود که هر چه از این کارها بکنند ما بایستی محکمتر بشویم. اما در مورد چگونگی و محدوده فعالیت اجتماعی زنها این خود یک مساله مشکلی است، در آن زمان نه نفراز علما اعلامیه ای امضا کردند که زنها نباید انتخاب شوند و نظر امام هم همین بود و خود ایشان هم اعلامیه دادند، ولی بعدا چون شرایط عوض شد شاید به این جهت نظر ایشان هم عوض شده باشد.
تشکیل جامعه مدرسین در حوزه علمیه قم
س: حضرتعالی به تشکیل هسته اولیه جامعه مدرسین در جریان مبارزه علیه انجمنهای ایالتی و ولایتی اشاره فرمودید؛ لطفا درباره چگونگی تشکیل این جامعه و اهدافی که در این زمینه دنبال میکردید توضیح بفرمایید.
ج: تلاش ما در آن زمان این بود که مراجع را از یک طرف و مدرسین را از طرف دیگر هماهنگ کنیم، و این هماهنگی علما در آن زمان خیلی مهم بود. من یادم هست آقای وحید خراسانی که آن زمان تازه از نجف آمده بود یک روز من را دید و گفت: "من در یک مجلس دیدم آیت الله گلپایگانی آمد، آیت الله شریعتمداری آمد، آیت الله نجفی آمد، آیت الله خمینی آمد همه این مراجع در یک جا جمع شدند، من بهتم زد، در نجف که بودم اصلا محال بود که مثلا آیت الله حکیم با آیت الله سید محمود شاهرودی یا آیت الله خوئی در یک مجلس جمع شوند، حتی در یک مجلس فاتحه وقتی آن یکی میآمد آن دیگری میرفت و این خیلی نعمت بزرگی است که این بزرگان در یک جلسه مینشینند و با هم تفاهم میکنند".
روی این اصل ما منزل مراجع میرفتیم و از آنها درخواست میکردیم که هفته ای یک بار هرچند برای چای خوردن هم که شده کنار یکدیگر بنشینند و همین تجمع باعث میشد که شاه و دولت روی آنها حساب کنند.
ما به آقایان میگفتیم وقتی شما متفرق باشید آنها میگویند اینها نیرویی نیستند ولی وقتی جلسه هفتگی داشته باشید یک قدرتی میشوید و آنها مجبورند روی شما