س: لطفا بفرمایید این شخص چه کسی بود؟
ج: یک آقایی بود، یک شیخی بود.
س: میخواهیم برای تاریخ معلوم بشود؟.
ج: چه لزومی دارد نام او معلوم بشود، یک شیخ مقدسی بود و اتفاقا مرحوم امام هم از او خوشش میآمد و میفرمود من از این آقا خوشم میآید، چون از روی عقیده اش حرف میزند، فرد حقه بازی نیست.
انس و الفت خصوصی اینجانب و شهید مطهری با آیت الله خمینی
س: در طول سالها روابط فکری و ارتباط علمی حضرتعالی با امام خمینی (ره)، آیا در زمینه های مسائل سیاسی -اجتماعی هم تبادل نظر داشته اید؟ اگر در این زمینه هم مطلبی به خاطر دارید بفرمایید.
ج: بله من و آقای مطهری تا اندازه ای مغزمان سیاسی بود، گاهی مینشستیم در مسائل سیاسی با هم بحث میکردیم، آن وقت با آقای خمینی هم خیلی خودمانی شده بودیم؛ ویژگی آقای خمینی این بود که در جلسات خیلی رسمی برخورد میکرد و اشخاص نوعا جرات نمی کردند با ایشان حرف بزنند، و اگر هم کسی چیزی میپرسید ایشان در یک کلمه جواب میداد و ساکت میشد، اما من و آقای مطهری با ایشان خصوصی شده بودیم. گاهی میرفتیم دوساعت با ایشان کلنجار میرفتیم، گاهی روزهای عید که ایشان برای دید و بازدید مینشست ما میرفتیم چیزی میگفتیم یک شوخی میکردیم یک فرع فقهی مطرح میکردیم و آن ابهت جلسه را میشکستیم. من یادم هست یک وقت با آقای مطهری راجع به مساله چگونگی رهبری در زمان غیبت امام زمان (عج) مباحثه میکردیم، بحث بدینجا رسید که اهل سنت میگویند امامت در اسلام با انتخاب مردم است و ما شیعیان میگوییم ائمه دوازده گانه (علیهم السلام) از سوی خداوند متعال و توسط پیامبر اکرم (ص) مشخص و معین شده اند ولی در زمان غیبت امام زمان (عج) چگونه باید باشد؟ بالاخره ما به این نتیجه