جمعی از مردم قم نیز به آیت الله مرعشی نظر داشتند، ولی خوب آیت الله حکیم و آیت الله خوئی و آیت الله شاهرودی هم کم و بیش در جامعه مطرح بودند، مرحوم آسیدعبدالهادی زیاد مطرح بود. من یادم هست در نجف آباد اکثریت به مرحوم آیت الله حاج سید عبدالهادی شیرازی مراجعه کردند، و احتیاطهای ایشان را از آیت الله خمینی تقلید میکردند؛ خلاصه مرجعیت آسیدعبدالهادی در سطح وسیعی مورد توجه واقع شد، آیت الله حکیم و آیت الله خوئی و آیت الله گلپایگانی هم مقلد داشتند ولی به طور پراکنده، در منطقه خراسان بیشتر آیت الله شاهرودی مطرح شد، در منطقه آذربایجان بیشتر آیت الله شریعتمداری و آیت الله خوئی مطرح بودند. بالاخره مرجعیت پراکنده و منطقه ای شد. اما بیشتر مقدسین از آیت الله آسید عبدالهادی تقلید میکردند با اینکه ایشان چشمهایشان نابینا بود، ایشان بعد از مرحوم آیت الله بروجردی یکی دو سال بیشتر زنده نبودند و از دنیا رفتند.
پس از فوت آیت الله بروجردی از روزنامه ها آمده بودند با طلبه ها راجع به مراجع مصاحبه میکردند. ما آیت الله خمینی را هم مطرح کردیم و روزنامه ها نام ایشان را هم جزو مراجع نوشتند. همه مراجع برای آیت الله بروجردی فاتحه گرفتند و هر کدام به تناسب موقعیت خود زودتر اعلام فاتحه میکردند. آیت الله خمینی شاید نفر پانزدهم شانزدهم بود که اعلام فاتحه کردند. البته این جلسه را هم شاگردان ایشان ترتیب دادند، ایشان در این گونه مسائل خودش را جلو نمی انداخت، و میفرمود الان بحمد الله "من به الکفایه " "به میزان کفایت " هست و خودش را از سرو صداها کنار میکشید، رساله ایشان هم با اصرار و پیگیری ما به چاپ رسید.
س: مرجعیت آیت الله میلانی تا چه اندازه مطرح بود؟ همچنین مرجعیت آیت الله سید احمد خوانساری یا آیت الله داماد؟
ج: آیت الله داماد به عنوان مرجع تقلید مطرح نبودند، ولی آیت الله خوانساری و آیت الله میلانی نسبتا مطرح بودند البته بیشتر در تهران و مشهد. در تهران جمعی از آیت الله حاج سید احمد خوانساری تقلید میکردند و آیت الله میلانی هم در مشهد مورد توجه بودند.