نصیحتش کند و اگر موثر واقع نشد آن وقت در نهایت به قطع شهریه هم برسد.ایشان معتقد بود که دولتی ها نباید در کار روحانیت دخالت کنند، باید حیثیت روحانیت محفوظ باشد و تخلفات صنفی آنها را خودشان رسیدگی کنند.
من شنیدم آقای حاجی احمد گفته: من یک روز دیدم آقای بروجردی عصبانی است میگوید دیگر زندگی برای من تلخ است، زندگی برای من حرام است، گفتیم آقا چه شده ؟ گفتند در تهران آشیخ مصطفی رهنما را گرفته اند، گفتیم شما که از روش آشیخ مصطفی رهنما خوشتان نمی آمد -چون بعضی کارهای خلاف قاعده میکرد- گفتند آشیخ مصطفی رهنما بالاخره یک روحانی است و اینکه بخواهند به حریم روحانیت حمله کنند برای من غیر قابل تحمل است. آیت الله بروجردی نسبت به شئون روحانیت تا این حد حساس بود، به همین جهت میگفتند حریم روحانیت در نظر مردم نباید شکسته شود، باید همیشه عظمت روحانیت محفوظ باشد. البته همین هیات حاکمه با فدائیان اسلام و مرحوم نواب و طرفدارانش درگیر شد، و من یادم هست در مدرسه فیضیه یکی از روحانیون به مناسبتی روی حجرالانقلاب ایستاده بود صحبت میکرد و در اعتراض به برخورد با فدائیان اسلام دستش را به طرف اطاق هیات حاکمه تکان میداد و میگفت: ای هیات حاکمه ظالمه مدرسه فیضیه... و با تعبیر "ظالمه " از این هیات یاد میکرد. البته آیت الله بروجردی با هدف اصلاح و خیرخواهی این هیات را تشکیل داده بودند، و موثر هم بود و طلاب از آن حساب میبردند.
این بود شیوه مرحوم آیت الله بروجردی نسبت به روحانیت، ولی متاسفانه در جمهوری اسلامی با تشکیل دادگاه به اصطلاح "ویژه روحانیت " به بهانه حمایت از روحانیت و حفظ حریم آن به طور کلی حریم روحانیت را شکستند و حتی بیوت بزرگان و مراجع تقلید را نیز -به بهانه های صددرصد سیاسی - مورد هجوم قرار دادند، و چه بسیار افراد غیر روحانی نیز به بهانه ارتباط با یک روحانی از حملات آنان در امان نماندند.