ماجرا تمام شد رفت قندها راداد به صاحبش.بالاخره اوضاع به این شکل بود و مردم آنها که مذهبی بودند ناراحت میشدند؛البته خیلی از اینها توده نفتی بودند یعنی جریانهایی که انگلیسیها راه انداخته بودند به اسم توده ای حزب توده درآن زمان چنانکه ازاسمش پیداست شعار حمایت از زحمتکشان و رنجبران را میداد و با دربار و حامیان آن مبارزه میکرد. برخی از افراد مسلمان هم صرف نظر از جنبه وابستگی وتفکر حزب توده به ایدئولوژی مارکسیستی،عضو آن بودند؛چنانکه مشهوراست حزب توده درسال 1332 بیش از سی هزارعضو در ایران داشت،و راه انداختن تشکیلات "توده ایهای نفتی " توسط رژیم و در پشت صحنه توسط استعمار پیر انگلیس برای از بین بردن واز اعتبارانداختن شعارهای مردمی حزب توده و کمونیسم درایران ازیک طرف و ترسانیدن روحانیت و مردم مذهبی از طرف دیگر بوده است، که همین امر سبب میشد مردم و روحانیت علیه مصدق آماده شوند،چون مصدق مسلمان ودشمن انگلیس بود ولی از آزادی قانونی همه گروههاو احزاب مذهبی وغیرمذهبی دفاع میکرد. و این تندیها را میکردند که مردم را ناراحت کنند. غارت کردن دکانهای نجف آباد را من خودم یادم هست، در یک زمان توده ایهای اصلی را از طرف دولت میگرفتند ولی این توده ایهای نفتی وابسته به انگلیس جلودار قضایا بودند، خود من در نجف آباد علیه حزب توده و کمونیستها خیلی سخنرانی کردم.
نقش توده ای های نفتی در سقوط دولت دکتر مصدق
س: در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله بروجردی گو یا در قم تظاهراتی علیه شخص معممی به نام " برقعی " که در ارتباط با حزب توده بود صورت گرفت، حضرتعالی اگر اطلاعاتی از جزئیات این قضایا دارید بفرمایید.
ج: بله آن وقت حزب توده یک کنگره صلحی گو یا در سوئیس تشکیل دادند و از آقای حاج سید علی اکبر برقعی که آدم بیسوادی هم نبود -فردی بود نویسنده موقر و مودب و خوب هم حرف میزد- دعوت کرده بودند که در آن کنگره شرکت کند، اینها شعارهای ظاهر الصلاحی هم داشتند از قبیل دفاع از حقوق مستضعفین، حقوق محرومین و...، بالاخره ایشان در آن جلسه شرکت کرده بود و کمونیست هم نبود، بعد چپی ها و توده ایها از او حمایت میکردند و در قم به نفعش شعار میدادند، بالاخره در زمان مرحوم آیت الله بروجردی کاری کردند که آسید علی اکبر برقعی تبعید شد، و