علامت گذاری و ویراستاری به شکل مطلوب نیست.
س: به نظر حضرتعالی آیا این مجموعه کتاب " جامع احادیث الشیعه " عینا مطابق با همان طرح ایده آلی است که مرحوم آیت الله بروجردی در نظر داشتند؟
ج: بالاخره وقتی انسان میخواهد روایات یک مساله فقهی را مورد بررسی قرار دهد اگر بخواهد ده بیست جلد کتاب روایت اطراف خود جمع کند مشکل است، کتاب جامع الاحادیث این کار را کرده که این روایات را یکجا جمع آوری کرده است، البته تکرار در بعضی جاها لازم است و نمی شود به صرف آدرس دادن اکتفا کرد، مثلا همین مستمسک آیت الله حکیم را که نگاه میکنیم گاهی انسان کلافه میشود، در یک مساله مثلا میگوید: "کصحیحه زراره الماضیه " و ما چقدر باید بگردیم تا آن صحیحه را در یک صفحه یا چند صفحه جلوتر پیدا کنیم، با اینکه خود آن صحیحه نیم خط یا یک خط بیشتر نیست، کتاب جامع الاحادیث هم گاهی این گونه است که اگر در یک باب مثلا بیست عدد روایت است بسیاری از آنها را گفته " تقدم فی باب فلان " (در فلان باب این روایت آمده است) و این مراجعه به بابهای دیگر بخصوص اگر در جلدهای متعدد باشد خسته کننده است و بسا انسان حوصله مراجعه را پیدا نکند، و اگر چنانچه این کار میشد که روایات مهم هر باب چه از کتابهای شیعه چه از کتابهای سنت گردآوری میشد مخصوصا روایتهای صحیحی که نقطه اتکای فتواست، کار را آسانتر میکرد و فایده بیشتری داشت.
این مطلب را هم من همین جا اضافه کنم که بسا در روایات ما نکاتی هست که به روایات اهل سنت اشاره دارد، مرحوم آیت الله بروجردی یک وقت مطلبی را به این مضمون میفرمودند که فقه ما مثل حاشیه ای است بر فقه اهل سنت، چون حکومت و دولت و ملت همه سنی بودند روایات اهل سنت در آن زمان مطرح بوده، فتاوای آنها مطرح بوده و روایات ائمه ما گاهی ناظر به فتاوای آنها بوده است، اگر در یک مساله روایاتی که در صحیح بخاری و مسلم و سایر کتب اهل سنت هست اینها را هر چند در پاورقی ذکر میکردیم و طالب علم اینها را با روایات خودمان تطبیق میکرد خیلی بهتر بود. البته ما راجع به تنظیم جامع احادیث همه زحمت خودمان را کشیدیم و آن اوایل در جلسات دسته جمعی همه نوشته ها یکنواخت میشد ولی بعدا همه اینها در