صفحه ۱۳۲

تنظیم کنند، یک دسته از فضلا را دعوت کردند که این کار را شروع کنند، البته این نکته را باید گفت آن طور که مرحوم آیت الله بروجردی به وضع روایت بصیر و مسلط بودند افرادی که دعوت شده بودند -که یکی از آنها من بودم - بصیرت لازم را نداشتیم، باید اینها تازه بیایند از صفر شروع کنند؛ افراد هم مختلف بودند بعضیها خوب بودند، بعضیها درجه شان پایین تر بود، علی ای حال اینها آمدند، ایشان هم خیلی وقت صرف کرد، جلسه های زیادی می‎آمد می‎نشست، در کیفیت تنظیم دستورهای مهمی می‎دادند، خیلی هم عنایت داشتند که این کار انجام بشود، با اینکه کار- های مهمی به ایشان مراجعه می‎شد گاهی اطرافیها در بیت ایشان حرص می‎خوردند که ایشان کارهای مهم را گذاشته اند و دارند به این کتاب ور می‎روند ولی ایشان خیلی عنایت داشتند که این کتاب بر اسلوب صحیح پایه ریزی شود، اول هم صحبت این بود که هم احادیث شیعه و هم احادیث سنی تنظیم بشود و اگر شده بود خیلی خوب بود، یعنی احادیث " صحاح سته " هم در هر بابی درج می‎شد، این کار زحمت طلبه ها را کمتر می‎کرد، خوب هم بود چون در بسیاری از مسائل روایات ما نظر دارند به روایات اهل سنت، خود مرحوم آقای بروجردی هم می‎دانستند که این کار مهمی است ولی روی بعضی جهات که ممکن است بعدا بگویند دارند کتابهای سنی ها را احیا می‎کنند از آن صرف نظر کردند، ایشان روی این جهات خیلی حساب می‎کرد که مثلا جوی برای علمای شیعه درست نکنند، و الاخود ایشان به این موضوع عنایت داشت و کتابهای آنها را هم داشت؛ بالاخره ایشان هر روز می‎آمدند یک برنامه و دستوری می‎دادند. یک روز ایشان یک فرمایشی فرمودند من به ایشان گفتم: آقا شما چند روز پیش آن جور دستور دادید حالا این جور می‎فرمایید؟ ایشان گفتند: "انا فی کل یوم رجل " -من هر روز یک برداشت جدیدی دارم - من عرض کردم: آقا با "انا فی کل یوم رجل " نمی شود کتاب نوشت، برای اینکه یک برنامه باید از اول باشد که همه روی آن برنامه کار کنند، و بالاخره گاهی نظریاتی به ذهن خود ایشان می‎آمد یا افراد تذکراتی می‎دادند، و سلیقه و متد اینکه چه جور تنظیم کنیم عوض می‎شد. علی ای حال شاید بیست و چهار پنج نفر می‎شدند،بنا شد هر دو نفری یک کتاب را با هم تنظیم کنند، من با آقای ابراهیم امینی تابستان رفتیم نجف آباد " روایات ارث " را تنظیم کردیم، البته برای ما خوب بود با روایات آشنا می‎شدیم، مرحوم آقای ربانی شیرازی با آقای حاج

ناوبری کتاب