صفحه ۱۲۹

زمان ما نیز دوازده طبقه است که آقای بروجردی می‎شد راس طبقه سی و ششم، و می‎گفتند: هر طبقه، صغار و کبار هم دارد، آن وقت من با آقای مطهری می‎گفتیم روی این حساب ما از صغار طبقه سی و هفتم و مثل آقای خمینی و آقای گلپایگانی از کبار طبقه سی و هفتم محسوب می‎شویم چون همه ما از شاگردان آقای بروجردی بودیم، آقای بروجردی که طبقه سی و ششم باشد ما صغار سی و هفتم و اینها کبار سی و هفتم می‎شوند؛ و ایشان از بس اینها را می‎گفتند دیگر ما یاد گرفته بودیم که مثلا " زراره " طبقه چهارم است، " صفار " طبقه هشتم است و....

اصول و جوامع روایی

از طرف دیگر اصحاب ائمه (ع) هر کدام روایاتی را گردآوری کرده بودند که "اصل " نامیده می‎شد، بعد در زمان حضرت رضا(ع) یک عده از بزرگان مثل " صفوان بن یحیی " و " علی بن حکم " و " بزنطی " آمدند این اصول را جمع آوری کردند، اینها اسمش شد " جوامع اولیه "، مثلا " جامع بزنطی "، " جامع علی بن حکم ". بعد این جوامع اولیه پیش مرحوم کلینی، شیخ طوسی و شیخ صدوق بوده و اینها از آن جوامع با ذکر سند روایت نقل می‎کردند و به این شکل کتاب تهذیب "، " استبصار "، " کافی " و " من لایحضر " را تدوین کردند که به اینها گفته می‎شود "جوامع ثانویه " که از روی " جوامع اولیه " تنظیم شده،بعد کتابهایی مثل "وسائل " و "وافی " و " بحار " را تنظیم کردند که به اینها می‎گفتند "جوامع در مرتبه سوم "؛ ایشان روی کتب اربعه خیلی عنایت داشتند می‎فرمودند مولفین اینها به صرف اینکه یک روایت در یک جایی آمده اعتماد نمی کردند بلکه اجازه روایت داشتند و پیش مشایخ و اساتیدشان این روایات را خوانده بودند مثلا شیخ سند دارد تا کتاب بزنطی، علاوه بر اینکه جامع بزنطی نزد او بوده ولی تنها به آن اعتماد نمی کرده بلکه شیخ این روایات را مثلا پیش مفید خوانده، مفید هم پیش ابن قولویه خوانده به همین شکل تا می‎رسد به خود بزنطی؛ بعد ایشان می‎گفتند در کتب اربعه قضیه به این شکل بوده ولی در غیر کتب اربعه اجازه روایت به این شکل نبوده لذا به کتب اربعه خیلی اعتماد داشتند، اما بعضی از کتابها نظیر

ناوبری کتاب