صفحه ۱۰۰

در مساله "ملاقی و ملاقا"ی کفایه مرحوم آخوند بنا بود بحث کنند، آنجا چندتا ضمیر و کلمات مشابه دارد که درک عبارت را مشکل می‎کند، مرحوم آقای حجت فرمودند بله فردا بحث ملاقی و ملاقا هست و هر کسی فردا عبارت کفایه را صحیح بخواند من ده تومان به او جایزه می‎دهم -ده تومان آن وقت خیلی بود شهریه طلبه ها در ماه (از هر یک از مراجع) پانزده قران بود- من و آقای مطهری هر دو عبارت را بلد بودیم با هم مباحثه کرده بودیم، آقای مطهری گفت: آقا گوش بدهید که من الان می‎خوانم، ایشان گفتند گوش کن، برو مطالعه کن، فردا بیا بخوان -مرحوم آقای حجت یکی از خصوصیات درسش این بود که یک مطلبی را که می‎خواست بگوید خیلی به آن جلوه می‎داد اگر مطلب کوچک هم بود خیلی به آن پر و بال می‎داد که طرف مرعوب می‎شد- آقای مطهری گفت آقا من همین الان می‎توانم بخوانم، ایشان با اخم گفت خوب بخوان. آقای مطهری هم همان جا عبارت را خواند، آقای حجت به یک آقایی گفت ده تومان به ایشان بدهید ایشان درست خواند، بالاخره همان وقت ده تومان به آقای مطهری دادند؛ ما حدود ده ماه در درس آقای حجت شرکت کردیم، بعد وقتی که مرحوم آقای بروجردی به قم آمد رفتیم درس آقای بروجردی؛ البته قبل از آقای حجت من درس مرحوم آقای صدر را هم یک سالی شبها می‎رفتم اما خیلی مطالعه نمی کردم چون هنوز درس خارج برایم زود بود، این در همان اوایل و زمانی بود که تازه به قم آمده بودم و سطح می‎خواندم؛ حدود یک سال و نیم هم درس آیت الله آشیخ عباسعلی شاهرودی رفتم (رحمه الله علیه) ایشان هم خیلی خوش بیان بود، یک مطلب راکه می‎گفت گو یا برای اشکال کردن مطرح می‎کرد، یک حرف را که از آخوند (صاحب کفایه) نقل می‎کرد بعد می‎فرمود و"یرد علیه اولا و ثانیا و ثالثا"و گاهی ده پانزده اشکال می‎کرد؛ ایشان هر سه چهار ماه یک بار ده پانزده قران به شاگردهایش می‎داد، البته ما برای پولش نمی رفتیم برای درس می‎رفتیم، ولی عرض کردم سطح را هنوز آن جور که باید مسلط نشده بودم، درسهای خارج می‎رفتیم از باب اینکه راهنما نداشتیم؛ و من به آقایان توصیه می‎کنم که سطح را خوب بخوانند که درس خارج درس اجتهادیست، درسی است که باید آنجا خودشان اهل نظر باشند، اتخاذ فتوا بکنند، و توصیه می‎کنم شاگردها به فکر خودشان اعتماد داشته باشند، در مسائل خودشان فکر کنند، مقلد استاد نباشند، خودشان در مساله اتخاذ نظر بکنند بعد بروند ببینند

ناوبری کتاب