در مساله "ملاقی و ملاقا"ی کفایه مرحوم آخوند بنا بود بحث کنند، آنجا چندتا ضمیر و کلمات مشابه دارد که درک عبارت را مشکل میکند، مرحوم آقای حجت فرمودند بله فردا بحث ملاقی و ملاقا هست و هر کسی فردا عبارت کفایه را صحیح بخواند من ده تومان به او جایزه میدهم -ده تومان آن وقت خیلی بود شهریه طلبه ها در ماه (از هر یک از مراجع) پانزده قران بود- من و آقای مطهری هر دو عبارت را بلد بودیم با هم مباحثه کرده بودیم، آقای مطهری گفت: آقا گوش بدهید که من الان میخوانم، ایشان گفتند گوش کن، برو مطالعه کن، فردا بیا بخوان -مرحوم آقای حجت یکی از خصوصیات درسش این بود که یک مطلبی را که میخواست بگوید خیلی به آن جلوه میداد اگر مطلب کوچک هم بود خیلی به آن پر و بال میداد که طرف مرعوب میشد- آقای مطهری گفت آقا من همین الان میتوانم بخوانم، ایشان با اخم گفت خوب بخوان. آقای مطهری هم همان جا عبارت را خواند، آقای حجت به یک آقایی گفت ده تومان به ایشان بدهید ایشان درست خواند، بالاخره همان وقت ده تومان به آقای مطهری دادند؛ ما حدود ده ماه در درس آقای حجت شرکت کردیم، بعد وقتی که مرحوم آقای بروجردی به قم آمد رفتیم درس آقای بروجردی؛ البته قبل از آقای حجت من درس مرحوم آقای صدر را هم یک سالی شبها میرفتم اما خیلی مطالعه نمی کردم چون هنوز درس خارج برایم زود بود، این در همان اوایل و زمانی بود که تازه به قم آمده بودم و سطح میخواندم؛ حدود یک سال و نیم هم درس آیت الله آشیخ عباسعلی شاهرودی رفتم (رحمه الله علیه) ایشان هم خیلی خوش بیان بود، یک مطلب راکه میگفت گو یا برای اشکال کردن مطرح میکرد، یک حرف را که از آخوند (صاحب کفایه) نقل میکرد بعد میفرمود و"یرد علیه اولا و ثانیا و ثالثا"و گاهی ده پانزده اشکال میکرد؛ ایشان هر سه چهار ماه یک بار ده پانزده قران به شاگردهایش میداد، البته ما برای پولش نمی رفتیم برای درس میرفتیم، ولی عرض کردم سطح را هنوز آن جور که باید مسلط نشده بودم، درسهای خارج میرفتیم از باب اینکه راهنما نداشتیم؛ و من به آقایان توصیه میکنم که سطح را خوب بخوانند که درس خارج درس اجتهادیست، درسی است که باید آنجا خودشان اهل نظر باشند، اتخاذ فتوا بکنند، و توصیه میکنم شاگردها به فکر خودشان اعتماد داشته باشند، در مسائل خودشان فکر کنند، مقلد استاد نباشند، خودشان در مساله اتخاذ نظر بکنند بعد بروند ببینند