صفحه ۹۰

که از این عالم دانی به عالم عالی صعود می‎کند، و آن عالم را با رغبت و ایثار به این دنیا ترجیح داد.

(فمحمد(ص) من تعب هذه الدار فی راحة )
(پس حضرت محمد(ص) [با رحلت خود] از سختی ها و رنج های این دنیا راحت شد.)
(قد حف بالملائکة الابرار، و رضوان الرب الغفار، و مجاورة الملک الجبار)

(همانا در آن عالم ملائکه نیک سرشت خدا گرداگرد آن حضرت می‎باشند، و آن بزرگوار مشمول رضایت پروردگار آمرزنده بوده، و در مجاورت فرمانروای مقتدر [خدا] به سر می‎برد.)

"جبار" صیغه مبالغه، به معنای جبران کننده است. خداوند چون نقص ها و کمبودها را جبران می‎کند و مخلوقات خود را به سوی کمال سوق می‎دهد به نام "جبار" خوانده می‎شود؛ و همچنین به معنای قدرت و سلطه خداوند می‎باشد.

(صلی الله علی أبی نبیه، و أمینه علی الوحی و صفیه )
(درود خدا بر پدرم پیامبر خدا، و امین او در وحی و برگزیده و منتخبش باد.)
(و خیرته من الخلق و رضیه )
(آن پیامبری که از میان خلق خود او را برگزیده است و پسندیده خداست.)
(والسلام علیه و رحمة الله و برکاته)
(و سلام و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.)

معنای صلوات و سلام نزدیک به هم است؛ معمولا "صلوات" به معنای درود و تحیت، و "سلام" به معنای سلامتی و آرامش می‎باشد.

ناوبری کتاب