صفحه ۸۴

خدا خواسته تا به وسیله مبعوث کردن پیامبرش این حکم ازلی خود را امضاء کند.

(3) (و انفاذا لمقادیر حتمه )
(و برای به اجرا درآمدن مقدرات حتمی خود.)

گاهی اوقات موصوف به صفت اضافه می‎شود و گاهی اوقات صفت به موصوف؛ که در این عبارت موصوف به صفت اضافه شده است؛ یعنی: "مقادیر" که موصوف است به صفت خود که "حتمه" باشد اضافه شده است.

"و انفاذا": و برای این که خدا می‎خواسته تنفیذ کند، یعنی: به اجرا درآورد، "لمقادیر حتمه": مقدرات حتمی و قطعی خودش را. مقدرات حتمی این بوده که رسول اکرم (ص) بیاید و پیامبر شود، پس پیامبری حضرت رسول (ص) از مقدرات حتمی خدا بوده و مبعوث شدن آن حضرت اجرای این تقدیر حتمی خداوند بوده است.البته در بعضی نسخه ها، "لمقادیر رحمته" آمده است، و شاید معنای جمله این باشد: چون وجود پیامبر(ص) به تعبیر قرآن "رحمة للعالمین" است، در حقیقت بعثت پیامبر(ص) به اجرا در آمدن رحمت تکوینی و تشریعی خداوند می‎باشد.

(فرأی الامم فرقا فی أدیانها)
(پس امت ها را دید در حالی که فرقه فرقه در دینشان هستند.)

ضمیر در "رأی" ممکن است به خدا برگردد و ممکن است مرجع آن پیامبر(ص) باشد. اگر ضمیر به خدا باز گردد، معنای جمله این طور می‎شود: اگر سؤال شود خدا پیغمبر را برای چه فرستاد؟ حضرت می‎فرماید: برای این که خدا دید مردم متفرق هستند و دسته دسته

ناوبری کتاب