میکند، به خاطر این است که بندگانش را از آنچه که موجب عقوبت است دور کند و به این ترتیب آنها را به سوی بهشت خود سوق دهد. پس در حقیقت یکی از علل جعل ثواب و عقاب، بهره بردن بندگان است. یعنی فایده اطاعت و ترک معصیت نیز عاید آنان میشود نه خداوند؛ زیرا در اثر اطاعت به ثواب و کمال نایل شده، و در اثر ترک معصیت از نقمت و غضب و عذاب الهی در امان خواهند ماند.
"حیاشة" از ماده "حاش، یحوش" به معنای جمع کردن است. وقتی گوسفندان را یک جا جمع میکنند، میگویند: "حاشهم"، یعنی: آنها را جمع کرد. خداوند نیز میخواسته مردم را از این تفرق نجات داده و پس از جمع کردن آنها را به بهشت خویش روانه کند.از این جمله فهمیده میشود که بهشت با تفرق و تشتت کلمه یک ملت سازگار نیست؛ زیرا در تشتت و اختلاف، بسیاری از حقوق انسانها پایمال میشود.
"حیاشة لهم الی جنته" یعنی: "و جمعا لهم الی جنته": و جمع و ترغیبشان کند به سوی بهشت. خلاصه هدف خدا این بوده که انسانها کمال پیدا کنند و آنچه را که موجب غضب و عقوبت خدا میشود انجام ندهند.
البته کمال دارای درجات است، بهشتی که به اولیاء خدا وعده داده شده بسیار بالاتر و برتر از آن بهشتی است که امثال ما در انتظار آن هستیم؛ قرآن کریم در این ارتباط میفرماید: (و رضوان من الله