صفحه ۴۸۵

(و قال: يابن صهاك ! و الله لو لا عهد من رسول الله(ص)، و كتاب
من الله سبق، لعلمت أينا أضعف ناصرا و أقل عددا؛ و دخل منزله)

(آن گاه حضرت، خطاب به عمر كرده و فرمودند: اي پسر صهاك ! به خدا قسم اگر چنانچه عهدي ازجانب رسول خدا(ص)وجود نداشت (و دستور نداشتم كه ساكت باشم) و دستوري از جانب خدا جلوتر نبود، همانا مي‎دانستي كداميك از ما از حيث يار و ياور ضعيف تريم و عدد كداميك از ما كمتر است؛ آن گاه حضرت به منزل خود رفتند.)

حضرت علي (ع) مي‎دانستند كه همه اين بازيها را عمر درست كرده و اصلا عمر بود كه به ابوبكر پيشنهاد كرد تا خالد را فرا خواند و نقشه ترور را طرح كنند؛ لذا گريبان عمر را گرفته و او را مورد عتاب خويش قرار دادند مرحوم علامه مجلسي در جلد 8 بحارالانوار، صفحه 96 (چاپ قديم) نقل مي‎كند: ابن ابي الحديد از يكي از علماي اهل سنت به نام "نقيب" پرسيد: چه شد كه علي با آن همه دشمنيها و كينه ها كه با او داشتند، چندين سال از خطر ترور و توطئه سالم ماند و توانست در خانه خود زندگي نمايد؟ "نقيب" در جواب گفت: "علت اين بود كه علي (ع) پس از اين كه قدرت به دست آن جماعت افتاد، به كلي از فكر سياست و قدرت بيرون رفت و دائما مشغول عبادت و نماز و جمع آوري و تنظيم قرآن كريم بود، و احيانا در بعضي امور با متوليان امر نيز هماهنگي مي‎نمود، از اين رو متوليان امر كه خطري را از ناحيه او نمي ديدند، او را به حال خود رها نمودند، وگرنه علي (ع) را ترور كرده بودند..." .

اللهم العن أول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد(ص)
و آخر تابع له علي ذلك
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

ناوبری کتاب