صفحه ۴۸۳

خالد هم بتواند موفق شود، مردم و شیعیان علی (ع) تحریک شوند و بالاخره برای حکومت او فتنه درست شود.

(فلم یزل متفکرا لایجسر أن یسلم، حتی ظن الناس أنه قد سها)

(و در تشهد نماز همین طور در حال فکر کردن بود و جرأت این که سلام نماز را بدهد نداشت، تا آنجا که مردم فکر کردند او در نماز به اشتباه افتاده است.)

(ثم التفت الی خالد، فقال: یا خالد! لاتفعلن ما أمرتک، و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته !!)

(بالاخره ابوبکر (در حال نماز!) به خالد التفات کرد و گفت: ای خالد! آنچه را که به تو دستورداده بودم، انجام نده ! والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. (و سلام نماز را داد)!)

(فقال أمیرالمؤمنین (ع): یا خالد! ما الذی أمرک به ؟)

(پس امیرالمؤمنین (ع) رو به خالد کرد و فرمود: ای خالد! ابوبکر چه چیزی را به تو امر کرده بود؟)

(فقال: أمرنی بضرب عنقک)
(خالد گفت: ابوبکر دستور داده بود تا گردن تو را بزنم !)
(قال (ع): أو کنت فاعلا؟)
(حضرت فرمود: آیا تو این کار را می‎کردی ؟!)
(قال: ای و الله؛ لو لا أنه قال لی لاتقتله قبل التسلیم، لقتلتک !)
(خالد گفت: آری به خدا قسم؛ اگر او قبل از سلام نماز نگفته بود که او را
نکش، همانا تو را کشته بودم !)

ناوبری کتاب