خیلی کینه دارد، فلذا او را پیشنهاد کرد یکی از عللی که خالد بن ولید، کینه امیرالمؤمنین (ع) را به دل گرفت، از قضیه "مالک بن نویره" نشأت میگیرد: پس از این که ابوبکر با جوسازی و شانتاژ به قدرت رسید و خلافت مسلمین را به دست گرفت، خالد بن ولید را برای اخذ زکات مأمور نمود؛ از جمله کسانی که خالد مأمور شده بود تا از آنها زکات بگیرد، "مالک بن نویره" بود؛ وی از دوستداران امیرالمؤمنین (ع) و علاقه مندان به اهل بیت (ع) بود و حکومت ابوبکر را غصبی میدانست و لذا از دادن زکات خودداری کرد؛ خالد نیز ناجوانمردانه و به جرم ارتداد، مالک را به شهادت رساند و در همان شب به زور با همسر وی همبستر شد!! پس از وقوع این حادثه امیرالمؤمنین (ع) نسبت به این جنایت به شدت اعتراض نمودند؛ ولی ابوبکر به دفاع از خالد پرداخته و گفت: پیامبر(ص) فرموده شمشیر خالد، "سیف الله" (شمشیر خدا) است و شمشیر خدا هرگز خطا نمی کند!! . (فبعثا الی خالد بن الولید فأتاهما) (پس ابوبکروعمرشخصی رانزد خالد بن ولید فرستادند و او هم به حضور آن دو رسید.) (فقالا له: نرید أن نحملک علی أمر عظیم ) (پس آن دو گفتند: اراده کرده ایم که تو را به کار بزرگی وادار نماییم.) (قال: احملانی علی ما شئتما و لو علی قتل علی بن أبی طالب !) (خالد بن ولید به آن دو گفت: مرا بر هر آنچه میخواهید وادارید، اگرچه آن کار، کشتن علی بن ابیطالب باشد!)
معلوم میشود خالد هم حدس میزده که رفقایش در چه فکری هستند! (قالا: فهو ذاک ) (ابوبکر و عمر گفتند: خواسته ما نیز همین است.) (فقال خالد: متی أقتله ؟) (پس خالد گفت: چه زمانی او را بکشم ؟) (قال أبوبکر: احضر المسجد و قم بجنبه فی الصلوة). (ابوبکر گفت: در مسجد حاضر شو و در کنار علی (ع) در نماز بایست)